پیشگفتار
قرآن كریم، کتابی که از سوی پروردگار عالم و خالق و پرورش دهنده تمام موجودات از جمله انسان، نازل گردیده، بیان كننده نیازهای زندگی بشری برای رشد و تعالی و تکامل است، چنان كه در آیات گهربار آن کتاب فرمود: "تبیاناً لكل شیء"
از طرفی آیات این سلسله هدایت، بر مدیر جامعه اسلامی، پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآله، نازل گردیده که خود اقدام به تشکیل حکومت و اداره آن به مدت ده سال نموده و در تمام آنات و لحظات و مشکلات، عنایات و راهنماییهای وحیانی راه گشای وی بوده است.
در این پژوهش تلاش بر این است تا با مراجعه به تفسیر قرآن کریم که پل ارتباطی میان ذهنهای خسته ما و آیات نورانی کلامالله است، دستورات و ارشادات آن منشور ربّانی که نگاهی به حوزه علوممدیریتی دارد، استخراج گردد.
هدف از جمعآوری این مجموعه، فراهم آمدن نسخهای کارآمد و آسان فهم برای عموم علاقهمندان به مباحثمدیریت اسلامی بوده است، لذا تفسیری که مورد استناد و بازبینی قرار گرفته، «تفسیر نور» اثر حجتالاسلاموالمسلمین قرائتی میباشد که در شیوایی و روانی، از معدود آثار منتشره در میان تفاسیر قرآن کریم است و در نگارش آن، تفاسیر مشهور مورد رجوع بوده و از این لحاظ از جامعیت نسبی برخوردار میباشد.
در بعضی از صفحات، ذیل نکات مطرح شده، آدرس آیاتی که مفهوم مشابه با آن را دارند جهت ارجاع علاقمندان ذکر گردیده که این روش باعث جلوگیری از تکرار آیات با مفهوم مشابه شده است.
موضوع و عنوان هر یک از آیات به صورت تیتر بیان گردیده تا علاقمندان بتوانند در پژوهشهای خود از آنها به عنوان مواد خام، استفاده نمایند، اگر چه پردازش و تکمیل این فضای علمی، خود حرکتی دشوار و خلاقیت مدار است.
فرق اساسی این پژوهش با دیگر فعالیتهای انجام شده در این حوزه، در رویکرد استناد به آیات و نحوه تایید گرفتن از آیات قرآن کریم است. عدهای با مراجعه به قرآن کریم، آیاتی که متناسب با مطالب علممدیریت است را جدا نموده و آن مطالب را بوسیله آیات تایید میکنند. تایید گرفتن از آیات به این روش برای گزارههای کشفی علم مدیریت، خود اشتباهی بزرگ است که ضمن آسیب رساندن به شأن والای آن راهنمای سعادت، هدف خود را نیز تعمیم نمیدهد.
حال آنکه رویکرد رجوع به آیات برای دانستن آنچه در مورد تاریخ و سرنوشت مدیران بشری و شرایط و شئون رهبری بیان داشته است، میتواند راهگشا و سازنده باشد، زیرا این نگاه، در چارچوبهای تعریف شده و ساختار یافته علممدیریت صورت نمیگیرد، بلکه هر آنچه در اداره مجموعه اسلامی لازم و کافی است، مورد توجه و استفاده قرار میگیرد، یعنی به تک تک آیات به مثابه راهنمای هدایت مراجعه میشود و اگر آیات، نکتهای پیرامون علممدیریت بیان میدارد، آن نکته به عنوان یک اصل هدایتگر در علممدیریت اسلامی مورد استفاده قرار میگیرد.
این پژوهش با مد نظر قرار دادن این رویکرد، از قرآن کریم پرسیده است: "چگونه مدیریت کنیم؟" و البته پاسخهایی که دریافت گردیده، چون مستند به یک سلسله کتاب تفسیری میباشد، ممکن است اندک و ناقص باشد به نحوی که تمام نیازهای مدیران را پاسخگو نباشد، لکن بزرگان گفتهاند: آب دریا را اگر نتوان کشید، هم به قدرت تشنگی باید چشید.
فهرستبندی الفبایی و دستهبندی موضوعی دیگر ویژگی این مجموعه است که استفاده از آن را بسیار آسانتر میکند به نحوی که میتوان برای استفاده از آیات و نکات در دیگر پژوهشها، به صورت موضوعی مطالب را جستجو نمود.
در بخش پایانی این مجموعه، تعدادی از آیات شرح شده در قسمت اول، بر اساس مبانی و ساختار علم مدیریت، دسته بندی شده است که میتواند جلوهای از کاربرد 300 نکته استخراج شده از آیات قرآن کریم باشد.
امید آنکه قدمی هر چند کوتاه و ناچیز در راستای محجوریت زدایی از این ثقل اکبر برداشته شود.
والحمدلله رب العالمیk
لیاقت، ملاك ارتقا
وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا ِلادَمَ ... (بقره، 34)
به ملائكه امر نمودیم بر آدم سجده كنند.
1.لیاقت از سابقه مهمتر است. (فرشتگان قدیمی كه سالها خداوند را عبادت میكردند، باید برای انسان تازه به دوران رسیده، اما لایق، سجده كنند.) ارتقای سازمانی نیز باید بر مبنای شایستگی و لیاقت باشد و سابقه داشتن، كافی نیست.
عدم انهدام منابع
قالَ إِنَّهُ یقُولُ إِنَّها بَقَرَةٌ لا ذَلُولٌ تُثیرُ اْلاَرْضَ وَ لاتَسْقِی الْحَرْثَ...(بقره، 71)
پس از آنكه قوم بنی اسرائیل خطایی مرتكب شدند، خداوند فرمود: باید گاوی را ذبح كنند كه مشخصات آن گاو را اینگونه بیان فرمود: گاوی كه نه زمین را شخم بزند و نه آن را آبیاری كند.
2.در اجرای طرحها، منابع و عناصر فعال تولیدی و اقتصادی نباید منهدم شود. (لاذلول ...و لا تسقی)
پیگیری كارها
وَ لَقَدْ آتَینا مُوسَى الْكِتابَ وَ قَفَّینا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ ...(بقره، 87)
خداوند به موسی، كتاب تورات عطا فرمود و پس از آن پیامبرانی پشت سر هم فرستاد تا دین الهی را تبلیغ كنند.
3.یكی از نكات لازم در راه رسیدن به موفقیت، پیگیری و تداوم برنامهها برای حصول نتیجه نهایی است. (همچنانكه خداوند، پیامبران را پشت سر هم برای دعوت مردم فرستاده است.)
برخورد با متخلفان
وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ بَعْدَ الَّذی جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ ما لَكَ مِنَ اللّهِ مِنْ وَلِی وَ لا نَصیرٍ (بقره، 120)
خداوند خطاب به پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله میفرماید: اگر از آنها (یهودیان و مسیحیان) پیروی كنی در حالی كه راه درست را به تو نشان دادهایم رابطهات با خداوند قطع خواهد شد.
4.پس از ابلاغ وظایف هر فرد، در برخورد با تخلف نباید هیچ تسامح و تساهلی به خرج داد. (همانطور كه خداوند حتی نسبت به پیامبرش بدون ملاحظه و با كمال قاطعیت برخورد میكند.)
تناسب شغل و شاغل، ارتقای پلكانی
وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنّی جاعِلُكَ لِلنّاسِ إِمامًا... (بقره، 124)
خداوند، حضرت ابراهیم را مورد آزمایش قرار داد و او همه آزمونها را با موفقیت گذراند.
5.برای منصوب كردن افراد به مقامات، گزینش و آزمایش لازم است. (چنانكه خداوند برای انتصاب حضرت ابراهیم به امامت او را آزمود.)
6.پستها و مسؤولیتها باید تدریجاً و پس از موفقیت در مراحل مختلف به افراد واگذار شود. (چنانكه حضرت ابراهیم پس از گذراندن مرحله نبوت و موفقیت در آزمایشها به مقام امامت رسید.)
ارزش و تلاش
تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَها ما كَسَبَتْ وَ لَكُمْ ما كَسَبْتُمْ ...(بقره، 134)
آنها امتی بودند كه درگذشتند و دستاورد آنها مربوط به تلاش خودشان میباشد و دستاورد شما نیز مربوط به تلاش خودتان است.
7.معیار ارزش گذاری در موفقیت افراد، میزان تلاش آنان است.
نظارت
وَ كَذلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النّاسِ ...(بقره، 143)
خداوند، خطاب به پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله میفرماید: و بدین سان شما را امتی میانهرو قرار دادیم تا ناظر بر اعمال مردم باشید.
8. مدیریان و رهبران باید بر كارها و عملكرد زیردستان خود نظارت داشته باشند. (لتكونوا شهداء علی الناس)
قاطعیت
الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرینَ (بقره، 147)
خداوند، پس از نزول آیة تغییر قبله به پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله میفرماید: حق، آن چیزی است كه از سوی پروردگار تو آمده است، پس هرگز به خود تردید راه مده.
9.رهبر باید از قاطعیت و یقین برخوردار باشد، به خصوص وقتی كه قانونی را تغییر داده و سنتی را میشكند. (فلا تكونن من الممترین)
تشویق و تنبیه
إِنَّ الَّذینَ یكْتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَیناتِ وَ الْهُدى مِنْ بَعْدِ ما بَینّاهُ لِلنّاسِ فِی الْكِتابِ أُولئِكَ یلْعَنُهُمُ اللّهُ وَ یلْعَنُهُمُ اللاّعِنُونَ (159) إِلاَّ الَّذینَ تابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ بَینُوا فَأُولئِكَ أَتُوبُ عَلَیهِمْ وَ أَنَا التَّوّابُ الرَّحیمُ (بقره، 160)
خداوند میفرماید: كسانی كه حقایق هدایت را كتمان كنند، مورد لعنت خدا قرار میگیرند، مگر آنكه توبه كنند و كارهای خود را اصلاح كنند كه در این صورت ایشان را میبخشم زیرا من توبه پذیر و مهربانم.
10.توبیخ بدكاران و پاداش به نیكوكاران، دو ركن اساسی در زمینه سازی رشد و اصلاح نادرستیها در سازمان است. (یلعنهم الله ...انا التواب الرحیم)
رویههای سازمانی
قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَینا عَلَیهِ آباءَنا أَ وَ لَوْكانَ آباؤُهُمْ لایعْقِلُونَ شَیئًا وَ لا یهْتَدُونَ (بقره، 170)
هنگامی كه به آنها گفته میشود: از راه خدا پیروی كنید، میگویند: ما از آن راهی كه نیاكانمان پیروی كردند دست بر نمیداریم در حالی كه ممكن است گذشتگانشان چیزی نمیفهمیدند و به خطا رفته باشند.
11.رویههای سابق سازمانی ممكن است نادرست باشد، لذا پیروی از راه و روش و منش مدیران سابق اگر همراه با استدلال و تعقل نباشد، قابل پذیرش نیست.
تفویض مسؤولیت
لا تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلاّ وُسْعَها ... (بقره، 233)
همه بهاندازه توانشان مكلف هستند.
12.تفویض مسؤولیت به زیردستان باید بر اساس تواناییهایشان باشد و به همان مقدار از ایشان انتظار داشت.
علم و توانایی، شفاف سازی
قالَ إِنَّ اللّهَ اصْطَفاهُ عَلَیكُمْ وَ زادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ... (بقره، 247)
قوم بنی اسرائیل به پیامبرشان گفتند: فرمانده ای برای ما مشخص كن تا به جنگ حاكم ستمگر برویم. پیامبرشان گفت: خداوند، طالوت را به فرماندهی شما برگزید زیرا توان علمی و جسمی لازم برای این مسؤولیت را دارد.
13.قدرت علمی و توانایی جسمی برای انجام مأموریت، دو شرط لازم برای مدیران است.
14.داشتن توانایی علمی مهم تر از توانایی جسمی است. (ابتدا كلمه علم آمده سپس جسم)
15.اعلم بودن، در گزینش مدیران یك اولویت مهم است.
16. رهبر و مدیر باید زیر دستان خود را توجیه كند و ابهامات را برطرف سازد. (چنانچه پیامبر بنیاسرائیل دلیل انتخاب طالوت به فرماندهی را به وضوح بیان كرد.)
ارزیابی عملكرد
قالَ إِنَّ اللّهَ مُبْتَلیكُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَیسَ مِنّی... (بقره، 249)
هنگامی كه لشگر بنی اسرائیل حركت كرد، (طالوت) به سربازان خود گفت: رودخانه-ای در بین راه است كه هركس از آن آب بنوشد، دیگر در سپاه من جایی ندارد.
17. مدیر باید نیروهای كارآمد را از نیروهای ناكارآمد جدا نماید تا بتواند نیروهای غیر مفید را از مجموعه طرد كند، زیرا حضور آنها باعث سست شدن سایر نیروها میگردد.
توجه به كاركنان
وَ قُلْ لِلَّذینَ أُوتُوا الْكِتابَ وَ اْلامِّیینَ ... (آل عمران، 20)
خداوند به پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله میفرماید: به اهل كتاب (دانشمندها) و عوام مردم بگو: ...
18.مدیر باید به تمام افراد سازمان توجه داشته باشد، هم به سطوحمدیریتی و هم به عامّة كاركنان. كاركنان باید بدانند كه مهم هستند و نقش تعیین كننده ای در سازمان دارند و این اهمیت را در توجه و عنایت مدیر، احساس كنند.
ایمان
لا یتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكافِرینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنینَ ... (آل عمران، 28)
نباید سرپرست مؤمنان از غیر خودشان باشد.
19.در جامعه اسلامی، ایمان داشتن شرط اصلی برای انتخاب مدیر و سرپرست است و اصولاً پستهای كلیدی (همچون مدیریت)، نباید به افراد بی ایمان واگذار شود، چون امكان سوء استفاده در این سمتها فراوان است.
آگاهی از گذشته
وَ یعَلِّمُهُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ التَّوْراةَ وَ اْلإِنْجیلَ (آل عمران، 48)
خداوند به حضرت عیسی كتاب و حكمت و تورات و انجیل آموخت.
20.مدیران هر برهه از زمان باید از حوادث و قوانین گذشته آگاه باشند و بدانند در گذشته چهاتفاقاتی در سازمان رخ داده و چه مقرراتی وضع گردیده است. (چنان كه خداوند به حضرت عیسی، تورات را كه قوانین گذشته بود، آموخت.)
شناخت تهدیدها
فَلَمّا أَحَسَّ عیسی مِنْهُمُ الْكُفْرَ قالَ مَنْ أَنْصاری إِلَی اللّهِ ... (آل عمران، 52)
هنگامی كه عیسی احساس كرد اطرافیانش كفر میورزند، گفت: چه كسانی مرا در راه خدا یاری میکنند.
21.هوشیاری در شناخت افكار و عقاید و تهدیدها، یكی از شروط اساسی رهبری است.
22.شناخت نیروهای وفادار و سازماندهی و تمركز آنان، برای اداره جامعه و ادامة حركت ضروری است.
سوءاستفاده از مقام
ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ یؤْتِیهُ اللّهُ الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ ثُمَّ یقُولَ لِلنّاسِ كُونُوا عِبادًا لی ... (آل عمران، 79)
هیچ انسانی كه خداوند به او كتاب و حكمت و نبوت و حكومت داده است، حق ندارد به مردم بگوید: بندگان من باشید.
23.سوء استفاده از موقعیت و مسؤولیت، برای هیچ كس مجاز نیست و باید با آن به شدت برخورد نمود.
پیگیری تا حصول نتیجه
مِنْهُمْ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِدینارٍ لایؤَدِّهِ إِلَیكَ إِلاّمادُمْتَ عَلَیهِ قائِمًا...(آل عمران، 75)
بعضی از اهل كتاب (یهودیان) كسانی هستند كه اگر به او دیناری بدهی آن را به تو برنمیگرداند، مگر آنكه برای مطالبة آن دائماً بالای سر او بایستی.
24.پیگیری برای رسیدن به نتیجه، اصلی مهم درمدیریت است، چنانكه خداوند وصول مطالبات را به پیگیری مستمر منوط میداند.
پیمان و پشتیبانی از مدیران
وَ إِذْ أَخَذَ اللّهُ میثاقَ النَّبِیینَ لَما آتَیتُكُمْ مِنْ كِتابٍ وَ حِكْمَةٍ ثُمَّ جاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ ... (آل عمران، 81)
خداوند از پیامبران پیشین پیمان گرفت كه هرگاه علم و حكمت به شما دادم و سپس پیامبری آمد كه آن مطالب را تصدیق میكرد، به او ایمان آورید و او را یاری كنید.
25.درمدیریت اسلامی، لازمة سپردن مسؤولیتها گرفتن پیمان است كه بر طبق موازین و اصول، انجام تكلیف شود.
26.مدیران قدیمی باید از مدیران جدید پشتیبانی كنند و مدیران جدید هم باید از مدیران قدیمی تجلیل كنند.
قانون و رهبری
كَیفَ تَكْفُرُونَ وَ أَنْتُمْ تُتْلی عَلَیكُمْ آیاتُ اللّهِ وَ فیكُمْ رَسُولُهُ...(آل عمران، 101)
خداوند خطاب به مردم مدینه میفرماید: چگونه كفر میورزید در حالی كه آیات خدا بر شما تلاوت میشود و رسول خدا در بین شماست.
27.وجود قانون و حضور رهبری، دو اصل لازم برای جلوگیری از انحراف است. (اگر قوانین و مقررات كامل و جامع، و رهبری آگاه و ناظر وجود داشته باشد، عدول از مسیر اهداف، امری عجیب خواهد بود، زیرا خداوند میفرماید: چگونه كافر میشوید در حالی كه قوانین كامل الهی و رهبری معصوم در میان شماست.)
نظارت، اصلاح سازمان
وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ یدْعُونَ إِلَیالْخَیرِ وَیأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَینْهَوْنَ عَنِالْمُنْكَرِ...(آل عمران، 104)
از میان شما باید گروهی باشند كه دیگران را به خیر دعوت نمایند و از بدیها بر حذر دارند.
28.باید همواره گروهی جهت نظارت بر امور، در سازمانها باشند كه ضمن دانستن اهداف سازمانی بر رفتارهای فردی و سازمانی افراد دقت نمایند تا هر كجا مغایرتی با آن اهداف دیدند، تذكر دهند.
29.اصلاح سازمان و جلوگیری از انحراف، بدون قدرت منسجم كه از سویمدیریت عالی حمایت شود امكان پذیر نیست.
انتصاب
وَ إِذْ غَدَوْتَ مِنْ أَهْلِكَ تُبَوِّئُ الْمُؤْمِنِینَ مَقاعِدَ لِلْقِتالِ ... (آلعمران، 121)
خداوند در یادآوری جنگ احد خطاب به پیامبر اكرم صلیالله علیهوآله میفرماید: آن صبحی كه از خانهات خارج شدی و مؤمنان را برای جنگ در جایگاه خودشان قرار دادی.
30.انتصاب افراد برای جایگاههای استراتژیك و حساس بر عهدة شخص مدیر است و باید مستقیماً در انتخاب ایشان، اعمال نظر نماید.
امدادهای الهی
إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنینَ أَ لَنْ یكْفِیكُمْ أَنْ یمِدَّكُمْ رَبُّكُمْ بِثَلاثَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُنْزَلینَ (آل عمران، 124)
پیامبرصلیاللهعلیهوآله به سپاه خود در جنگ بدر میفرماید: خداوند ما را با سه هزار فرشته یاری میکند. آیا این مژده برای ما كافی نیست؟
31. یكی از وظایف رهبری، امیدوار كردن افراد و توجه دادن آنها به امدادهای خداوند، در راه رسیدن به اهداف است.
ناامیدی رقبا
لِیقْطَعَ طَرَفًا مِنَ الَّذینَ كَفَرُوا أَوْ یكْبِتَهُمْ فَینْقَلِبُوا خائِبینَ (آلعمران، 127)
امدادهای الهی برای آن بود که كفار ریشه كن شوند یا ناكام و ناامید بازگردند.
32.شیوةمدیریت و اتخاذ سیاستها، باید به نحوی باشد كه دشمن و رقبا به ناامیدی كشیده شوند.
تلاش
وَ نِعْمَ أَجْرُ الْعامِلینَ (آلعمران، 136)
و چه نیكوست پاداش اهل عمل.
33.با شعار و آرزو نمیتوان به چیزی دست یافت، كار و عمل و سخت كوشی است كه شیرینی موفقیت را به كام انسان مینشاند.
تقویت روحیه، بررسی عوامل شكست
وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ اْلاعْلَوْنَ ... (آلعمران، 139)
پس از شكست در جنگ احد، خداوند خطاب به مسلمانان میفرماید: سستی نكنید و غمگین نباشید كه شما برترید.
34.شكست موضعی در یك برهه از زمان، نشانه شكست نهایی نیست، بلكه تجربهای برای رسیدن به موفقیت و پیروزی است.
35.مدیر و رهبر باید روحیهها را تقویت كند.
36.در ضمن روحیه دادن باید به عوامل شكست توجه كرد. (چنان كه خداوند ضمن تقویت روحیه، فرمود: این بار سستی كردید و به دستورات خوب عمل نكردید.)
انسجام رویه
ما مُحَمَّدٌ إِلاّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلی أَعْقابِكُمْ... (آلعمران، 144)
خداوند در بیان ضعفهای جنگ احد و توبیخ كسانی كه شایعه شهادت حضرت رسول صلی الله علیه و آله را انتشار دادند فرمود: محمد پیامبری است كه قبل از او هم پیامبرانی آمدهو رفته، پس آیا اگر او بمیرد یا كشته شود، شما به وضعیت گذشته خود برمیگردید؟
37.رویههای سازمانی باید چنان تشكّل و انسجامی داشته باشند كه حتی نبودن مدیر و رهبر در برهه ای از زمان، ضربه ای به سازمان و جریان امور آن نزند.
عوامل شكست سازمان
حَتّی إِذا فَشِلْتُمْ وَ تَنازَعْتُمْ فِی اْلامْرِ وَ عَصَیتُمْ ... (آلعمران، 152)
خداوند در بیان علل شكست جنگ احد میفرماید: شما رو به پیروزی بودید تا آنكه سست شدید و در میانه جنگ به نزاع بر سر تقسیم غنایم پرداختید و از دستور پیامبر نافرمانی كردید.
38.از جمله عوامل شكست هر سازمان، سستی افراد در انجام وظایف، نزاع و اختلافات داخلی و عدم اطاعت ازمدیریتی واحد است.
مدیریت بحران
إِذْ تُصْعِدُونَ وَ لا تَلْوُونَ عَلی أَحَدٍ وَ الرَّسُولُ یدْعُوكُمْ ... (آلعمران، 153)
به یاد بیاورید هنگامی كه در جنگ احد فرار میكردید و به هیچ كس توجه نمیكردید در حالی كه پیامبر شما را فرا میخواند.
39.در صحنههای حساس و مشكلات خطرآفرین سازمان، افراد سست و ترسو خود را كنار خواهند كشید.
40.دستورات مدیر در لحظههای حساس، موجب به حركت درآمدن ترسوها و سستها نمیشود، لذا نباید پستهای كلیدی را به ایشان سپرد.
41.آنجا كه مشكلات و سختیها جلوهگر میشود، مدیر باید حضوری پررنگتر داشته باشد.
عطوفت، مشورت، توكل
فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ فِی اْلامْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَی اللّهِ (آلعمران، 159)
خداوند پس از بیان ضعفهای جنگ احد، خطاب به پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله میفرماید: از تقصیر آنان درگذر و برایشان طلب آمرزش كن و برای تصمیمگیریهای آینده از آنان مشورت بگیر. امّا هنگامی كه تصمیم گرفتی، قاطع باش و به خدا توكل كن و آن را عملی ساز.
42.رهبری ومدیریت صحیح با عفو و عطوفت همراه است.
43.در مشورت كردن، محاسنی همچون تفقد از نیروها و دخیل كردن آنها در تصمیم سازی، شكوفایی استعدادها، گزینش بهترین رای، ایجاد انگیزه و علاقه برای اجرای تصمیم نهایی، نهفته است.
44. مشورت، تصمیمساز است و منافاتی با تصمیمگیری قاطع مدیر ندارد.
45.در كنار فكر و مشورت و تصمیمگیری، توكل برخدا لازم است.
شناخت ضعفها
وَلَمّا أَصابَتْكُمْ مُصیبَةٌ...قُلْتُمْ أَنّی هذا قُلْ هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِكُمْ... (آلعمران، 165)
هنگامی كه مصیبتی (همچون شكست جنگ احد) به شما رسید، گفتید: این مصیبت از كجاست؟ بگو: آن از سوی خودتان است.
46.در جستجوی عوامل شكست، ابتدا باید به دنبال عوامل داخلی و ضعفهای سازمانی بود، سپس عوامل خارجی بررسی شود، زیرا عوامل داخلی به دست مدیران سازمان قابل کنترل است.
ارزیابی عملكرد، نظریه سیستمی
أَنّیلاأُضیعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْكُمْ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثی بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ...(آلعمران،195)
خداوند میفرماید: من تلاش هیچ صاحب عملی را تباه نمیكنم، زن باشد یا مرد، همه از یكدیگرید.
47.در سازمانها باید روشی جهت شناسایی كسانی كه وظیفة خود را به خوبی انجام میدهند، وجود داشته باشد تا ضمن تشویق آنها، انگیزش سازمانی را تقویت نمود.
48.تلاش و تلاشگر هر دو مهم هستند، كارها هم باید حسن فعلی (شكل درست) داشته باشد و هم حسن فاعلی (نیت درست).
49.در سازمانهای اسلامی، همة افراد سازمان مثل اعضای یك پیكرند در نتیجه تخریب یك فرد به مثابة تخریب سازمان است.
50.در یك بدن همة اعضا باید با هم رشد كنند، لذا باید امكان رشد سازمانی برای همة افراد فراهم باشد و تلاشمدیریت عالی سازمان بر ارتقای كیفی همة افراد معطوف گردد.
جبران خدمات
أَمْ لَهُمْ نَصیبٌ مِنَ الْمُلْكِ فَإِذًا لا یؤْتُونَ النّاسَ نَقیرًا (نساء، 53)
خداوند در بیان حالات یهودیان میفرماید: اگر حكومت در دستشان بود ذرهای از اموال و داراییها را به مردم نمیدادند و همه را برای خود برمیداشتند.
51.مدیر سازمان باید به فكر رفاه افراد سازمان و وضعیت معیشتی ایشان باشد. (یكی از وظایف مدیران، توجه به مشكلات معیشتی افراد است.)
اهلیت و صلاحیت
إِنَّ اللّهَ یأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا اْلاَماناتِ إِلی أَهْلِها ... (نساء، 58)
خداوند فرمان میدهد كهامانتها را به صاحبانشان بدهید.
در روایات متعدد منظور از امانت، رهبری ومدیریت جامعه معرفی شده است.
52.ملاك عزل و نصبها، باید اهلیت و صلاحیت افراد باشد. كلید خوشبختی جامعه، بر سر كار بودن افراد لایق و رفتار عادلانه است و منشا نابسامانیها، ریاست نااهلان است.
امام علی علیه السلام میفرماید: هر كس خود را در جامعه بر دیگران مقدم بدارد، در حالی كه بداند افراد لایقتر از او هستند، قطعاً به خدا و پیامبر و مؤمنان خیانت كرده است.
تشكیلات و سلسله مراتب
یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوااللّهَ وَ أَطیعُواالرَّسُولَ وَ أُولِیاْلامْرِ مِنْكُمْ...(نساء، 59)
ایكسانی كهایمان آوردهاید از خداوند اطاعت كنید و فرمان پیامبر و جانشینان او را گردن نهید.
53.برای انجام اهداف سازمانی باید تشكیلات مناسب و به تبع آن سلسله مراتب تعریف شود.
54.در اجرای دستورات، اصل سلسله مراتب باید رعایت شود.
حذف دوچهرگان
وَ یقُولُونَ طاعَةٌ فَإِذا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِكَ بَیتَ طائِفَةٌ مِنْهُمْ غَیرَ الَّذی تَقُولُ ... فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ ... (نساء، 81)
منافقان به هنگام روز در محضر پیامبر صلی الله علیه و آله میگفتند: هر چه شما بگویید درست است! ولی هنگامی كه از نزد پیامبر میرفتند، برخلاف گفتههای او عمل میكردند. خداوند میفرماید: ای پیامبر از ایشان اعراض كن.
55.افراد دوچهره باید از تشكیلات سازمان حذف شوند و یا لااقل در پستهای كلیدی قرار نگیرند.
پیشگامی مدیر
فَقاتِلْ فی سَبیلِ اللّهِ .... وَ حَرِّضِ الْمُؤْمِنینَ ... (نساء، 84)
ای رسول! در راه خدا پیكار كن و مؤمنان را به جهاد ترغیب كن.
56.در اجرای برنامههای سازمانی، مدیر باید پیشگام باشد تا موجب ایجاد انگیزش در افراد سازمان گردد.
دوری از تبعیض
فَلا تَمیلُوا كُلَّ الْمَیلِ فَتَذَرُوها كَالْمُعَلَّقَةِ... (نساء، 129)
پس تمایل خود را متوجه یك طرف ننمایید تا دیگری بلاتكلیف رها شود.
57.مدیر نباید با رفتارهای تبعیض آمیز بعضی از نیروها را منزوی كند، بلكه باید نسبت به تمام نیروها توجه داشته باشد تا موجب افزایش انگیزش كاركنان را فراهم آورد.
ضابطه مداری
یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا كُونُوا قَوّامینَ بِالْقِسْطِ شُهَداءَ لِلّهِ وَ لَوْ عَلی أَنْفُسِكُمْ أَوِ الْوالِدَینِ وَ اْلاَقْرَبینَ... (نساء، 135)
ای كسانی كهایمان آوردهاید! همواره عدالت را بر پا دارید و برای خدا گواهی دهید، اگر چه به زیان خود یا والدین و بستگانتان باشد.
58.ضوابط بر روابط مقدم است، باید بر طبق ضابطه عمل نمود حتی اگر روابط را مخدوش نماید.
شایستگی و پاداش
وَعَدَ اللّهُ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ عَظیم(مائده،9)
خداوند به كسانی كه ایمان آوردهاند و كارهای شایسته انجام دادهاند، وعدة آمرزش و پاداش بزرگ داده است.
59.تشویق و اعطای پاداش بر مبنای شایستگی و كیفیت كار، عاملی مهم در تقویت انگیزش كاركنان است.
سرپرستی
وَ لَقَدْ أَخَذَ اللّهُ میثاقَ بَنیإِسْرائیلَ وَ بَعَثْنا مِنْهُمُ اثْنَیعَشَرَ نَقیبًا...(مائده،12)
خداوند از بنیاسرائیل پیمان گرفت، سپس از میان آنها دوازده سرپرست برای دوازده طایفه برانگیخت.
60.سرپرست هر صنف بهتر است از همان صنف انتخاب شود تا مشكلات و مسائل آنها را بیشتر درك كند. مثلاً اگر قرار است برای بیمارستانی مدیر انتخاب شود بهتر است پزشك باشد. گرچه داشتن توان و دانشمدیریت ضروری است.
فساد اداری
وَتَرى كَثیرًا مِنْهُمْ یسارِعُونَ فِیاْلإِثْمِ وَالْعُدْوانِ وَ أَكْلِهِمُ السُّحْتَ...(مائده،62)
بسیاری از مدعیان ایمان را میبینی كه در گناه و ظلم و حرام خواری شتاب میكنند.
61.فساد اداری (سُحت)، از فساد اجتماعی (عدوان) و فساد اخلاقی (اثم) خطرناكتر و بدتر است. لذا اولین گام در راستای اصلاح سازمانها، تغییر در رویهها و فرایندهای سازمانی جهت از بین رفتن فساد اداری است.
شفاف سازی دستورات
فَمَنِ اعْتَدى بَعْدَ ذلِكَ فَلَهُ عَذابٌ أَلیمٌ (مائده، 94)
خداوند پس از بیان قسمتی از احكام شكار میفرماید: بعد از این، هر كه از این مرزها تجاوز كند، او را عذابی دردناك است.
62.قبل از ابلاغ دستورات، نمیتوان کارکنان را مؤاخذه نمود، بلكه ابتدا باید به نحوی كه همگان در جریان قرار گیرند دستورات ابلاغ شود، سپس در صورت تعدی از آن مؤاخذه و تنبیه صورت گیرد. (واحد اداری سازمانها كه وظیفة ابلاغ دستورات را بر عهده دارند باید از شیوههایی استفاده كنند كه همة افراد سازمان در جریان آن دستورات قرار گیرند.)
طبقهبندی اطلاعات
قَدْ سَأَلَها قَوْمٌ مِنْ قَبْلِكُمْ ثُمَّ أَصْبَحُوا بِها كافِرینَ (مائده، 102)
پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله با مردم دربارة حج سخن میگفت. كسی پرسید آیا حج همه ساله واجب است؟ پیامبر پاسخ نداد. او چند بار پرسید. رسول خدا فرمود: این همه اصرار برای چیست؟ اگر بگویم آری، كار شما سخت میشود. یكی از عوامل هلاكت امتهای گذشته سؤالهای نابجا و عمل نكردن به آنها بود.
63.اطلاعات و دانش سازمانی باید ردهبندی و طبقهبندی شود و مدیران نباید بعضی از اطلاعات و دانستههای خود را در اختیار عموم كاركنان بگذارند، نظیر مشكلات اقتصادی و بحرانهای سازمانی.
شفاف سازی روش مدیریت
قُلْ لا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدی خَزائِنُ اللّهِ وَ لا أَعْلَمُ الْغَیبَ وَ لا أَقُولُ لَكُمْ إِنّی مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاّ ما یوحى إِلَی...(انعام، 50)
ای پیامبر به مردم بگو: من ادعا نمیكنم كه گنجینههای خداوند نزد من است و غیب میدانم و ادعا نمیكنم كه من فرشتهام، بلكه من آنچه را كه به من وحی میشود پیروی میكنم.
64.اهداف و شیوة كار مدیر باید صریح و روشن بیان شود.
65.مدیران باید همچون دیگران در زندگی شخصی از امكانات عمومی استفاده كنند و استفاده از امكانات ویژه صحیح نمیباشد.
نظریه انگیزش و تكریم ارباب رجوع
وَ إِذا جاءَكَ الَّذینَ یؤْمِنُونَ بِآیاتِنا فَقُلْ سَلامٌ عَلَیكُمْ... (انعام، 54)
خداوند به پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله میفرماید: هر گاه مؤمنان نزد تو آمدند به ایشان سلام كن.
66.مدیران باید با برخوردی محبتآمیز، به کارکنان و مراجعان شخصیت دهند تا موجب افزایش انگیزش سازمانی و تكریم ارباب رجوع گردد.
سرعت عمل
وَ هُوَ أَسْرَعُ الْحاسِبینَ (انعام، 62)
و خداوند سریعترین حسابرسان است.
67.سرعت حسابرسی در دستگاههای نظارتی و سرعت در رسیدگی به امور در دستگاههای اجرایی یك ارزش و ضرورت است.
علم و حكمت
إِنَّ رَبَّكَ حَكیمٌ عَلیمٌ (انعام، 83)
پروردگارت حكیم و داناست.
68.علم و حكمت، دو شرط لازم برای تدبیر ومدیریت امور است. (با توجه به اینكه كلمة رب در لغت به معنای مربی آمده است.)
برنامهریزی و اجرا
فالِقُ اْلإِصْباحِ وَ جَعَلَ اللَّیلَ سَكَنًا وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ حُسْبانًا ذلِكَ تَقْدیرُ الْعَزیزِ الْعَلیمِ (انعام، 96)
خداوند، شكافندة سپیدهدم است و شب را مایة آرامش و خورشید و ماه را وسیله شمارش ایام قرار داد. این است اندازهگیری و برنامهریزی خداوندِ قدرتمند و دانا.
69.برنامهریزی دقیق و اجرای كامل برنامهها، نیاز به علم و قدرت دارد، علم برای تدوین برنامه و قدرت برای اجرای نیكوی آن.
پایداری بر اهداف
وَ كَذلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نَبِی عَدُوًّا شَیاطینَ اْلإِنْسِ وَ الْجِنِّ... (انعام، 112)
ای پیامبر! اینان تنها در برابر تو به لجاجت نپرداختهاند بلكه برای هر پیامبری دشمنانی از شیطانهای انسانی و جنّی قرار دادیم.
70.مدیران باید برای مخالفتها آماده باشند و بدانند كه در برابر هر تغییر و اصلاحی، مقاومت و مخالفت صورت میگیرد.
مدیران فاسد
وَ كَذلِكَ جَعَلْنا فی كُلِّ قَرْیةٍ أَكابِرَ مُجْرِمیها لِیمْكُرُوا فیها... (انعام، 123)
در هر دیاری بزرگانی از مجرمان به حیله و فسق و فساد میپردازند.
71.مدیران و رهبران فاسد، ریشة فساد اجتماع هستند.
72.تزویر و دروغ، حربههای اصلی مدیران و رهبران فاسد است.
عبرت از گذشتگان
وَ كَمْ مِنْ قَرْیةٍ أَهْلَكْناها ... (اعراف، 4)
چه بسیار آبادیهایی كه اهل آن به خاطر فساد و كفر نابود شدند.
73.در تصمیمگیریها، باید سرگذشت كسانی كه در شرایط مشابه تصمیمگیری كردهاند، مورد توجه و عبرت قرار گیرد.
پاسخگویی
فَلَنَسْئَلَنَّ الَّذینَ أُرْسِلَ إِلَیهِمْ وَ لَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلینَ (اعراف، 6)
قطعاً مردم و پیامبران، از آنچه انجام دادهاند بازخواست خواهند شد.
74.در سازمان، هم رهبران و مدیران باید نسبت به اقدامات و تصمیمات خود مسؤولند، همچنین افراد عادی و کارکنان نیز باید نسبت به آنچه بر دوششان گذاشته شده، پاسخگو باشند.
دوری از تكبّر
قالَ فَاهْبِطْ مِنْها فَما یكُونُ لَكَ أَنْ تَتَكَبَّرَ فیها فَاخْرُجْ ... (اعراف، 13)
خداوند به شیطان فرمود بیرون رو، از چه روی تكبّر ورزیدی؟!
75.تكبّر، چه برای افراد عادی و چه برای پستهای مهم و مدیران ارشد، آفت و آسیب است و باعث خواری و شكست میشود.
تمهید مقدمات
فَكُلا مِنْ حَیثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ ... (اعراف، 19)
خداوند به آدم فرمود: تو و همسرت، هر چه خواستید در این باغ بخورید ولی به آن درخت نزدیك نشوید.
76.مدیران و رهبران باید ابتدا امكانات را در اختیار كاركنان بگذارند و راه صحیح استفاده از آن را به ایشان بیاموزند، سپس انتظار كار صحیح و درست و بدون نقص داشته باشند.
بیان ویژگیهای خود
وَ أَنَا لَكُمْ ناصِحٌ أَمینٌ (اعراف، 68)
قرآن از زبان پیامبر میفرماید: من برای شما خیرخواه و امین هستم.
77.بیان ویژگیهای مثبت خود، در موارد ضرورت و آنجا كه برای دیگران سازنده باشد، مانعی ندارد.
انتقاد شنوی
قالُوا أُوذینا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَأْتِینا وَ مِنْ بَعْدِ ما جِئْتَنا قالَ عَسى رَبُّكُمْ أَنْ یهْلِكَ عَدُوَّكُمْ ... (اعراف، 129)
قوم بنیاسراییل به حضرت موسی گفتند: هم پیش از آمدنت ما در سختی بودیم و هم اكنون كه تو آمدهای. موسی خطاب به ایشان فرمود: امیدوارم خداوند دشمن شما را به زودی نابود كند.
78.مدیر باید به انتقادها گوش فرا دهد و در پاسخ جوابهایی بدهد كه كاركنان به اصلاح امور امیدوار شوند.
كادرسازی
وَ قالَ مُوسى ِلاَخیهِ هارُونَ اخْلُفْنی فی قَوْمی ... (اعراف، 142)
موسی به برادرشهارون گفت: در غیاب من جانشین من در میان قوم باش.
79.فردی به عنوان جانشین (معاون مدیر) باید در كنار مدیر اصلی و با تجربه، در فراز و نشیبها باشد تا ضمن كسب تجربه، او را یاری دهد و در غیاب مدیر، سازمان بدون رهبر نماند.
80.یكی از وظایف اصلی مدیران كادر سازی است.
برنامهریزی
وَ كَتَبْنا لَهُ فِی اْلالْواحِ مِنْ كُلِّ شَیءٍ مَوْعِظَةً وَ تَفْصیلاً لِكُلِّ شَیءٍ فَخُذْها بِقُوَّةٍ وَ أْمُرْ قَوْمَكَ یأْخُذُوا بِأَحْسَنِها ... (اعراف، 145)
در الواح تورات، به موسی در هر موردی پندی دادیم و به او گفتیم: آنها را با قوت اجرا كن و به قوم خود فرمان ده كه بهترین آنها را انتخاب كنند و اجرا نمایند.
81.در برنامهریزی باید بهترین روش را انتخاب نمود و آن را با تمام توان انجام داد. گرچه در بعضی شرایط،مدیریت اقتضائی، مفهوم بهترین اقدام را تبیین میکند.
گزینش
وَ اخْتارَ مُوسى قَوْمَهُ سَبْعینَ رَجُلاً ... (اعراف، 155)
حضرت موسی برای رفتن به میعادگاه خداوند، هفتاد نفر را انتخاب كرد.
82.افرادی كه به پستهای حساس و اصلی منصوب میشوند، باید حتماً گزینش شوند تا صلاحیتهای لازم را داشته باشند، هر كسی در هر سطحی نمیتواند در جایگاه تصمیم گیری قرار گیرد.
باور اهداف
یؤْمِنُ بِاللّهِ وَ كَلِماتِهِ ... (اعراف، 158)
خداوند در بیان صفات حضرت رسول صلی الله علیه و آله میفرماید: پیامبری كه به خدا و گفتار او ایمان دارد.
83.شخصی كهمدیریت سازمان را برعهده دارد باید از ماموریت سازمان و اهداف سازمانی اطلاع كافی داشته و به آن ایمان داشته باشد تا بتواند زیردستان را در این راه توجیه، یاری و هدایت كند.
توزیع امكانات
اضْرِبْ بِعَصاكَ الْحَجَرَ فَانْبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَةَ عَینًا قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُناسٍ مَشْرَبَهُمْ ... (اعراف، 160)
خداوند به حضرت موسی فرمود: با عصایت به این سنگ بزن، پس از آن سنگ دوازده چشمه جوشید و هر قبیله از یكی از آنها استفاده كرد.
84.تقسیم و توزیع عادلانه امكانات و منابع، نقش مهمی در تسهیل امور دارد.
تبیین تهدیدها
وَ اتْلُ عَلَیهِمْ نَبَأَ الَّذی آتَیناهُ آیاتِنا فَانْسَلَخَ مِنْها فَأَتْبَعَهُ الشَّیطانُ فَكانَ مِنَ الْغاوینَ (اعراف، 175)
ای پیامبر! داستان بلعم باعورا را بر مردم بخوان كه از علم خود اندكی به او داده بودیم و قدرت اجابت دعا و برخی كرامات را داشت تا آن كه شیطان او را در پی خویش كشید و از گمراهان شد.
85.رهبران و مدیران، باید مواردی كه ماموریت و اهداف سازمان را تهدید میكند و باعث شكست میشود، را به افراد تحت تكفل خود گوشزد كنند و با بیان سرگذشت فریب خوردگان، آنان را برای مقاومت در مسیر صحیح آماده سازند.
شایسته سالاری
إِنَّ وَلِیی اللّهُ الَّذی نَزَّلَ الْكِتابَ وَ هُوَ یتَوَلَّى الصّالِحینَ (اعراف، 196)
پیامبر اكرم میفرماید: سرپرست من خدایی است كه این كتاب آسمانی را نازل كرده و او همة صالحان را سرپرستی و هدایت میكند.
86.رعایت اصل شایسته سالاری لازم است حتی در مورد زیردستان. (خداوند كسانی را كه شایسته هستند، سرپرستی میكند.)
ترغیب كاركنان
یا أَیهَا النَّبِی حَرِّضِ الْمُؤْمِنینَ عَلَى الْقِتالِ ... (انفال، 65)
ای پیامبر مؤمنان را برای پیكار با كفار تشویق كن.
87.یكی از وظایف مدیران، آن است كه با حرف و عمل خود، زیردستان را در جهت نیل به اهداف تشویق و ترغیب نمایند.
مدیریت اقتضایی
اْلانَ خَفَّفَ اللّهُ عَنْكُمْ ... (انفال، 66)
اكنون خداوند در امر جهاد، به شما تخفیف داد.
88.در مدیریت، گاهی باید به دلیل تغییر شرایط و اقتضائات، آئین نامهها تغییر كند و این امر با قاطعیت درمدیریت منافاتی ندارد.
تمركز بر هدف
ما كانَ لِنَبِی أَنْ یكُونَ لَهُ أَسْرى حَتّى یثْخِنَ فِی اْلارْضِ ... (انفال، 67)
هیچ کسی حق اسیر گرفتن ندارد مگر بعد از آن كه بر منطقه غلبة كامل پیدا كرد. (اسیر گرفتن، شما را از فتح و پیروزی دور نكند.)
89.در مدیریت، تمركز بر هدف و دوری از تشتّت، یك ضرورت برای نیل به اهداف است.
اجرای مقررات و انعطاف در امور
فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكینَ حَیثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَ خُذُوهُمْ وَ احْصُرُوهُمْ وَ اقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِنْ تابُوا وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ فَخَلُّوا سَبیلَهُم...(توبه،5)
هنگامیكه ماههای حرام سپری شد، مشركان و دشمنان خدا را هر كجا یافتید بكشید یا دستگیر كنید یا در محاصره قرار دهید و از هر سو در كمین آنها باشید، پس اگر توبه كردند و مسلمان شدند آزادشان كنید.
90.درمدیریت صحیح، هم تندی لازم است (خذوهم...)، هم نرمش و بخشش (خلوا سبیلهم)، این دو اصل همیشه باید در كنار هم باشند.
آرامش
ثُمَّ أَنْزَلَ اللّهُ سَكینَتَهُ عَلى رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنینَ ... (توبه 26)
سپس خداوند آرامش خود را بر پیامبرش و بر مؤمنان فرو فرستاد.
91.آرامش و اطمینان، شرط تعقل صحیح است، زیرا كه پریشانی و اضطراب باعث جلوگیری از تفكّر و دقّت و خلاقیت میشود. (در جبهه، پیامبر صلی الله علیه و آله نگران فرار مسلمین بود و مسلمانان نگران شكست، خداوند هر دو نگرانی را با لطف خود و فرستادن آرامش بر دلهای ایشان برطرف كرد.)
توان اجرایی، پیامدهای تصمیم
یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلا یقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرامَ بَعْدَ عامِهِمْ هذا وَ إِنْ خِفْتُمْ عَیلَةً فَسَوْفَ یغْنیكُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ ... ( توبه، 28)
ای مؤمنان! مشركان، پلید و ناپاكند، پس بعد از این نباید به مسجد الحرام وارد شوند و به خاطر قطع رابطه داد و ستد، از فقر و تنگدستی نترسید كه خداوند از فضل خویش شما را بینیاز خواهد كرد.
92.در اعلام برنامهها، توجه به توان اجرایی و موقعیت خود ضروری است. (با آنكه مشركان همیشه پلید و ناپاك بودهاند ولی چون در سال نهم مسلمانان قدرت اجرا پیدا كردند این موضوع اعلام شد.)
93.در دستورات و آئین نامهها، به تنشها و پیامدهای آن توجه شود. (خداوند، پیامد قطع رابطه را كه كسادی بازار و فقر است، تذكر میدهد و با قاطعیت میفرماید: نگران نباشید زیرا روزی دست خداست.)
حفظ شخصیت مدیران
عَفَا اللّهُ عَنْكَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتّى یتَبَینَ لَكَ الَّذینَ صَدَقُوا وَ تَعْلَمَ الْكاذِبینَ ( توبه،43)
ای پیامبر! خدا از تو درگذشت، چرا پیش از این كه راستگویان را از دروغگویان بازشناسی، به ایشان اجازه مرخصی از جنگ دادی؟
94.اگر خواستید مسؤولی را توبیخ كنید مواظب شخصیت او باشید كه تخریب نشود زیرا اگر شخصیت وی تخریب شود دیگر نمیتواند مجموعة خود را اداره كند. چنانكه خداوند هنگام انتقاد، ابتدا جایگاه والای پیامبر و عفو و رحمت خودش را متذكر میشود سپس به بیان انتقاد میپردازد.
گزارشگیری
لَقَدِ ابْتَغَوُا الْفِتْنَةَ مِنْ قَبْلُ وَ قَلَّبُوا لَكَ اْلامُورَ ... ( توبه، 48)
ای پیامبر! منافقان پیش از این هم دنبال فتنهگری بودند و مسایل را برای تو واژگون جلوه میدادند.
95.مدیران باید هوشیار باشند و به هر گزارشی اعتماد نكنند. باید در مناصب و مجاری كسب گزارش، افراد موثق و معتمد قرار گیرند.
صلابت
وَ مِنْهُمْ مَنْ یلْمِزُكَ فِی الصَّدَقاتِ ... ( توبه، 58)
ای پیامبر! بعضی از منافقان در تقسیم صدقات به تو عیب میگیرند.
96.مدیران نظام اسلامی نباید تحت تأثیر عیب جوییهای منافقان و معاندان قرار گیرند، بلكه اگر روش درستی در پیش گرفتهاند از هیچ چیز واهمه نداشته باشند.
تخصیص منابع
وَ لَوْ أَنَّهُمْ رَضُوا ما آتاهُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ ... ( توبه، 59)
در جنگ حنین، شخصی در مورد تقسیم غنایم به پیامبرصلی الله علیه و آله اعتراض كرد، آیه نازل شد: اگر مردم به آنچه خدا و پیامبرش به آنها دادهاند راضی میشدند خداوند از فضلش به آنها بیشتر عطا میفرمود.
97.سیاستگذاری و تصمیمگیری در صرف منابع مالی سازمان، از شئونمدیریت عالی سازمان است.
شنیدن سخنان دیگران
وَ مِنْهُمُ الَّذینَ یؤْذُونَ النَّبِی وَ یقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ ... ( توبه 61)
برخی از منافقان، پیامبر را آزار میدادند و میگفتند: او به حرف هركس گوش میدهد.
98.از صفات یك مدیر آگاه، سعة صدر و گوش دادن به حرف همة گروههاست. (مدیران موفق، شنوندگان خوبی هستند.)
ثبت سوءسابقه
إِنَّكُمْ رَضیتُمْ بِالْقُعُودِ أَوَّلَ مَرَّةٍ ... ( توبه، 83)
عدهای از منافقان نزد پیامبر آمده و گفتند: به ما اجازه جنگ با مشركان بده. خداوند از طرف پیامبر پاسخ میدهد كه: شما اهل جنگ و كارزار نیستید، بلكه فقط شعار میدهید و هرگز به جنگ نخواهید رفت، زیرا كه در جنگ گذشته (جنگ تبوك)، به كمك سپاه اسلام نیامدید و در خانههایتان ماندید.
99.سوء سابقة افراد و تخلف از فرامین و دستورات سازمانی باید ثبت شود. (البته لازم نیست به مجرد یك تخلف، تنبیه صورت گیرد، ولی ثبت و ضبط آن لازم است.)
عطوفت در روابط اقتصادی
خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً ... وَ صَلِّ عَلَیهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَ اللّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ(توبه، 103)
ای پیامبر! از اموال مؤمنان زكات بگیر ... بر آنان درود فرست و برایشان دعا كن زیرا دعای تو مایة آرامش آنان است.
100.دریافتها و پرداختهای مالی، باید همراه محبت و عطوفت باشد.
نگرش جامع
وَ ما كانَ الْمُؤْمِنُونَ لِینْفِرُوا كَافَّةً ... ( توبه، 122)
پس از نزول آیات جهاد و توبیخ کسانی كه به جنگ نرفته بودند، همه میخواستند رهسپار جبهه شوند كه خداوند متذكر شد: سزاوار نیست همه مؤمنان به جهاد روند و امور دیگر را تعطیل نمایند.
101.در برنامهریزی و مدیریت، جامعنگر باشیم تا توجه به مسألهای سبب اخلال در مسایل دیگر نشود.
فازبندی
إِنَّ رَبَّكُمُ اللّهُ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ وَ اْلاَرْضَ فی سِتَّةِ أَیامٍ ... (یونس، 3)
پروردگار شما خدایی است كه آسمانها و زمین را در شش روز آفرید.
102.اقدامات و برنامهها باید زمانبندی شده و مرحله به مرحله (تدریجی) انجام گردد، چنان كه خداوند قادر و توانا در آفرینش آسمان و زمین چنین كرد.
تفویض اختیار و نظارت
ثُمَّ جَعَلْناكُمْ خَلائِفَ فِی اْلارْضِ مِنْ بَعْدِهِمْ لِنَنْظُرَ كَیفَ تَعْمَلُونَ (یونس، 14)
سپس شما را در زمین، جانشینان ایشان قرار دادیم تا ببینیم شما چگونه عمل میكنید.
103.هر مدیری كه مسؤولیت میدهد، (جعلناكم خلائف...) باید نظارت هم بكند. (لننظر)
آمادگی برای مخالفتها
فَلَمّا جاءَهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِنا قالُوا إِنَّ هذا لَسِحْرٌ مُبینٌ (یونس، 76)
هنگامی كه از جانب ما حق به سراغشان آمد، گفتند: این سحر و جادو است.
104.مدیران و رهبران باید بدانند كه همواره گروهی با برنامههای آنان مخالفت میكنند.
صبر و استقامت
وَ اتَّبِعْ ما یوحى إِلَیكَ وَ اصْبِرْ ... (یونس، 109)
ای پیامبر! از آنچه بر تو وحی میشود، پیروی كن و پایدار باش.
105.یكی از صفات مدیران و رهبران، صبر و استقامت است، زیرا كه صبر، انسان را به شهد موفقیت میرساند.
پیشرفت اقتصادی
یا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیهِ یرْسِلِ السَّماءَ عَلَیكُمْ مِدْرارًا وَ یزِدْكُمْ قُوَّةً إِلى قُوَّتِكُمْ...(هود، 52)
حضرت هود خطاب به مردم گفت: ای قوم من! از پروردگارتان طلب آمرزش كنید و به سوی او بازگردید و توبه نمایید تا او از آسمان پی در پی بر شما باران و بركت بفرستد و نیرویی بر نیروی شما بیفزاید.
106.در جهانبینی و نگاه دینی، یكی از راههای توسعة اقتصادی، دوری از نافرمانی خداوند و جبران گذشته است. تعبیر قرآن كه میفرماید: (توبوا الیه یرسل السماء علیكم مدرارا) هم میتواند اثر معنوی توبه باشد، نظیر نماز باران كه راهی برای نزول باران است و هم میتواند اثر طبیعی آن باشد، زیرا اگر مردم به پاكی و صداقت كسی مطمئن شوند، روابط خود را با او توسعه میدهند.
ایمان به هدف
فَلا تَكُ فی مِرْیةٍ مِمّا یعْبُدُ هؤُلاءِ ... (هود، 109)
ای پیامبر! به خاطر كفر مردم، در شك و تردید قرار نگیر.
107.مدیران و رهبران باید چنان در ایمان به هدف و آرمان خود، استوار و مطمئن باشند كه انحراف افراد، نتواند ایشان را دچار تزلزل و سستی كند.
استقامت همگانی، اعتدال
فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَكَ وَ لا تَطْغَوْا ... (هود، 112)
ای پیامبر! در راه خدا استوار باش و در برابر سختیها مقاومت كن و پیروانت را نیز به این استقامت، امر كن و نیز از فرامین عدول نكن.
108.در پایداری بر مشكلات، مدیر باید پیشگام و اسوة استقامت باشد.
109.پایداری مدیران بدون همراهی سایرین، بینتیجه است. (همه باید استقامت ورزند.)
110.مدیران و رهبران، باید در مسیر اعتدال حركت كنند و از افراط و تفریط بپرهیزند.
دانش استراتژیک
وَ كَذلِكَ یجْتَبیكَ رَبُّكَ وَ یعَلِّمُكَ مِنْ تَأْویلِ اْلأَحادیثِ ... (یوسف، 6)
خداوند حضرت یوسف را برگزید و به او علم تعبیر خواب و آگاهی از انجام امور را عطا فرمود.
111.علوم كلیدی و دانشهای استراتژیك را نباید به هر فردی آموخت، برای در اختیار گذاشتن اطلاعات مهم باید افراد را گزینش كرد.
گروه گرایی، برتری بر اساس لیاقت
إِذْ قالُوا لَیوسُفُ وَ أَخُوهُ أَحَبُّ إِلى أَبینا مِنّا وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ ... (یوسف، 8)
برادران یوسف گفتند: یوسف و برادرش بنیامین نزد پدرمان از ما محبوبترند، در حالی كه ما گروهی نیرومند هستیم.
112.تبعیض با تفاوت یكسان نیست. تبعیض، برتری دادن بدون دلیل است و تفاوت، برتری بر اساس لیاقت. لذا برتری دادن افراد بر اساس لیاقتهایشان در ردههای مدیریتی، اصلی معقول و تأیید شده است.
113.گروهگرایی، اگر بدون رهبری صحیح باشد و جهتگیری منفی و مخرب پیدا كند باید شدیداً كنترل شود، زیرا عوامل سقوط را سریعتر فراهم میكند. (برادران حضرت یوسف به همین دلیل دچار انحراف شدند و هنگامی که تحت نظارت و هدایت یوسف قرار گرفتند از اشتباهات خود بازگشتند.)
تقسیم كار
وَ جاءَتْ سَیارَةٌ فَأَرْسَلُوا وارِدَهُمْ ... (یوسف، 19)
كاروانی از راه رسید و مأمور آب را فرستادند تا آب بیاورد.
114.تقسیم كار یكی از اصولمدیریت و زندگی جمعی است. (كلمه «وارد» به معنی كسی است كه مسؤول آب آوردن است.)
ارتقا از قاعده هرم
عَسى أَنْ ینْفَعَنا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا ... (یوسف، 21)
عزیز مصر به همسرش گفت: یوسف را به چشم برده نگاه نكن، امید است در آینده به ما سود برساند (در امور خانه، ما را كمك كند) یا او را به فرزندی بگیریم.
115.تصمیمهای مهم را پس از ارزیابی و به صورت مرحلهای اتخاذ كنید. (اول یوسف به عنوان كمك كار خانه و سپس به عنوان فرزند قرار داده شد.)
116.طی كردن هرممدیریتی باید مرحله به مرحله صورت پذیرد. در انتخاب مدیران ردههای بالاتر، از مدیران رده پایینی استفاده شود كه پلههای هرم را طی كردهاند.
توانایی رشد
كَذلِكَ مَكَّنّا لِیوسُفَ فِی اْلارْضِ ... (یوسف، 21)
و اینگونه یوسف را در زمین قدرت بخشیدیم.
117.هیچ گاه زیردستان را نباید دست كم گرفت، چون ممكن است توانایی رشد و طی مدارج عالی را داشته باشند. (یوسف برده، پادشاه شد.)
ترفیع، شفاف سازی، وارستگی
وَ لَمّا بَلَغَ أَشُدَّهاتیناهُ حُكْمًا وَ عِلْمًا وَ كَذلِكَ نَجْزِی الْمُحْسِنینَ (یوسف، 22)
و چون یوسف به رشد و قوت رسید، به او حكم (نبوت) و علم دادیم و اینگونه پاداش نیكوكاران را میدهیم.
118.ترفیع افراد باید در وقت خود صورت پذیرد، اگر زودتر باشد فرد به صلاحیت لازم نرسیده است و اگر دیرتر باشد انگیزش افراد را كاهش میدهد.
119.دلیل عزل و نصبها را برای دیگران باید بیان كرد تا فضای رقابت در سازمان حاكم شود؛ چنان كه خداوند دلیل نصب یوسف را نیكوكار بودن او شمرده است.
120.تنها علم و توان برای مسؤولیتپذیری كافی نیست، بلكه وارستگی و نیكوسیرتی نیز شرط است. (المحسنین)
دقت در رفتار
وَ قالَ نِسْوَةٌ فِی الْمَدینَةِ امْرَأَةُ الْعَزیزِ تُراوِدُ فَتاها ... (یوسف، 30)
زنان شهر گفتند: همسر عزیز با غلامش مراوده داشته است.
121.هر كس پست یا مسؤولیتی میگیرد، باید در رفتارهای خویش دقت زیادی داشته باشد چون اخبار مربوط به مسؤولین بسیار زود منتشر میشود.
مدیریت بحران، برنامهریزی استراتژیك
قالَ تَزْرَعُونَ سَبْعَ سِنینَ دَأَبًا فَما حَصَدْتُمْ فَذَرُوهُ فی سُنْبُلِهِ إِلاّ قَلیلاً مِمّا تَأْكُلُونَ (یوسف، 47)
یوسف گفت: هفت سال پی در پی كشت كنید و آنچه را درو كردید، جز اندكی را كه میخورید، در خوشهاش كنار بگذارید.
122.تشریح وضعیت بحران، از جمله وظایف مهممدیریت بحران است و ارائة راه حل (طرح و برنامه) برای خروج از وضعیت بحرانی نیز از وظایف ایشان است.
123.برنامهریزی در تولید و صرفهجویی در مصرف برای ایجاد پشتوانه، یك ضرورت برای كشورهای در حال توسعه است.
124.در برنامهریزی و نظارت بر مصرف، سهم نسل آینده حفظ و مراعات شود.
125.طرحها باید به نحوی برنامه قابلیت عملی شدن داشته باشد. (بهترین راه ذخیرهسازی گندم بدون سیلو و انبار، واگذاردن گندم در خوشهاش بود تا دچار فساد زودرس نشود.)
مشاوره تخصصی (اتاق فكر)
وَ قالَ الْمَلِكُ ائْتُونی بِهِ فَلَمّا جاءَهُ الرَّسُولُ ... (یوسف، 50)
هنگامی كه پادشاه مصر خوابی عجیب دید، خواست كه یوسف را نزد وی آورند تا در مورد خواب سؤال كند.
126.در شرایط بحرانی سازمان، برای حل معضلات و مسائل از مشاوران و نخبگان باید بهره برد. یكی از راهكارهای عملی آن راهاندازی اتاقهای فكر در هر سازمان است.
ویژگیهای مشاوران
وَ قالَ الْمَلِكُ ائْتُونی بِهِ أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسی فَلَمّا كَلَّمَهُ قالَ إِنَّكَ الْیوْمَ لَدَینا مَكینٌ أَمینٌ (یوسف، 54)
پادشاه گفت: یوسف را نزد من آورید تا او را مشاور مخصوص خود قرار دهم. پس هنگامی كه با او گفتگو نمود،گفت: تو امروز نزد ما فردی بزرگ و امین هستی.
127.برای اعطای مسؤولیتهای بسیار مهم، گاه لازم است مدیر عالی خود وارد گزینش شود.
128.برای تصدّی پستهای مهم و كلیدی، علاوه بر تدبیر و كاردانی، محبوبیت و مقبولیت نیز بسیار مهم است. (یوسف در اثر عفّت، تدبیر، تعبیر خواب و بزرگواری، محبوبیت خاصی پیدا كرد، لذا عزیز مصر گفت: او مشاور خودم باشد.)
129.مشاورین باید اهل تقوی، تدبیر و امانتدار باشند. (مكین امین)
130.مدیران در سپردن مسؤولیتها به افراد امین نباید تعلّل كنند.
توجه به مهارت و علاقه شخصی کارکنان
قالَ اجْعَلْنی عَلى خَزائِنِ اْلارْضِ إِنّی حَفیظٌ عَلیمٌ (یوسف، 55)
یوسف گفت: مرا بر خزانهداری این سرزمین بگمار، كه من امانتدار و دانا هستم.
131.در بكارگیری افراد لایق، علاقة شخصی افراد باید در نظر گرفته شود. (یوسف خود علاقمند بود كه خزانهدار گردد.)
132.وقتی در كاری مهارت دارید، با اعتماد به نفس آن را بپذیرید.
133.در هر موقعیتی كه فرد قرار دارد باید به نظرات سایرین و مشاوران امین توجه داشته باشد. (پیشنهاد یوسف پذیرفته شد.)
خلاقیت، ریسک پذیری
وَ قالَ لِفِتْیانِهِ اجْعَلُوا بِضاعَتَهُمْ فی رِحالِهِمْ لَعَلَّهُمْ یعْرِفُونَها إِذَا انْقَلَبُوا إِلى أَهْلِهِمْ لَعَلَّهُمْ یرْجِعُونَ (یوسف، 62)
حضرت یوسف به غلامان خود گفت: آنچه را به عنوان بهای گندم پرداختهاند در بارهایشان بگذارید تا هنگامی كه به خانة خود برمیگردند و بارها را میگشایند آن را بازشناسند و (بهامید تكرار دوبارة این اتفاق) به مصر بازگردند.
134.مدیران و رهبران باید از طرحهای ابتكاری استفاده نمایند. در هر موقعیت و شرایطی بكارگیری قوة خلاقیت باعث ایجاد نوآوری و ابتكار در روش میگردد.
135.برای اجرایی كردن طرحها، گمان و ظنّ قوی برای رسیدن به مطلوب كافی است و نباید دست روی دست گذاشت تا یقین كامل شود. (ریسكپذیری لازم است، چنان كه یوسف گفت: (لعلهم یرجعون) شاید بازگردند.)
توجه به سابقه افراد
قالَ هَلْ آمَنُكُمْ عَلَیهِ الّا کما امنتکم علی اخیه من قبل ... (یوسف، 64)
هنگامی كه پسران یعقوب از پدرشان خواستند برادر یوسف (بنیامین) را همراه خود به مصر ببرند، یعقوب گفت: آیا شما را بر او امین بدانم؟ همانگونه که نسبت به برادرش یوسف به شما اطمینان کردم؟!
136.اعتماد سریع به افراد بد سابقه در سپردن مسؤولیت، جایز نیست.
احتمالات در برنامهریزی
لاتدخلوا من باب واحد و ادخلوا من ابواب متفرقه و ما أُغْنی عَنْكُمْ مِنَ اللّهِ مِنْ شَیءٍ ... (یوسف، 67)
یعقوب به پسرانش گفت: از یک در وارد نشوید، بلکه از دروازههای مختلف وارد مصر شوید و سپس گفت: با این حال نمیتوان مقدّرات خدا را تغییر داد.
137.در برنامهریزی، راههای مختلف رسیدن به هدف را بررسی و تجزیه کنید.
138.علاوه بر برنامهریزی، احتساب احتمالات لازم است. (یعقوب علاوه بر چارهاندیشی، ذكر میكند كه ممكن است هدفم برآورده نشود.)
تكرار تخلفات
وَ قَضَینا إِلى بَنی إِسْرائیلَ فِی الْكِتابِ لَتُفْسِدُنَّ فِی اْلارْضِ مَرَّتَینِ وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبیرًا (اسراء، 4)
در كتاب تورات، به بنیاسرائیل هشدار داده شد كه شما دو بار در زمین فساد میكنید و برتریجویی خواهید كرد.
139.مدیران بایستی توجه داشته باشند كه انحرافات و فسادهایی كه در سازمان تكرار میشوند، خطرناكتر است، مخصوصاً اگر گروهی قصد جایگزینی منافع خود به جای مصالح سازمان را داشته باشند زیرا که در این راه مكرراً دچار انحراف و فساد خواهند شد.
اقتدار مدیریت
بَعَثْنا عَلَیكُمْ عِبادًا لَنا أُولی بَأْسٍ شَدیدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّیارِ ... (اسراء، 5)
پس از این كه قوم بنیاسرائیل مرتكب اولین فساد شوند، خدای متعال اینگونه وعده داده است كه گروهی از بندگان توانا و سلحشور را برانگیزد تا با یافتن فتنهگران به سركوب آنها بپردازند.
140.مدیران سازمان باید قدرت لازم برای كنار گذاردن كسانی كه علیه اهداف سازمان فساد و فتنه میكنند، را داشته باشند تا در موقع لزوم با اعمال قدرت، اهداف سازمان را حفظ نموده و سازمان را از خطر آشوبگران نجات دهند.
سرمایه و نیروی انسانی
وَ أَمْدَدْناكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنینَ وَ جَعَلْناكُمْ أَكْثَرَ نَفیرًا (اسراء، 6)
خداوند خطاب به مؤمنان میفرماید: ما شما را با اموال و فرزندان كمك كردیم تا بر دشمنان پیروز شوید.
141.سرمایه و نیروی انسانی دو عامل مهم و تأثیرگذار و قدرت آفرین برای مدیران است كه بكارگیری تركیب مؤثر و كارآمدی از آن دو منبع، موجبات موفقیت را فراهم میآورد.
نظریه سیستمی
إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ ِلانْفُسِكُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها ... (اسراء، 7)
اگر نیكی كنید به خود كردهاید و اگر بدی كنید باز هم به خود بدی كردهاید.
142.مدیران در ارتباطات و تعاملات خود با نیروها و زیرمجموعهها، این فرهنگ و باور را در آنان به وجود آورند كه آثار رشد یا پیامدهای شكست تشكیلات، متعلق به خود آنان است.
فرهنگ رحمت
عَسى رَبُّكُمْ أَنْ یرْحَمَكُمْ وَ إِنْ عُدْتُمْ عُدْنا ... (اسراء، 8)
امید است كه خدا بر شما رحم كند و اگر دوباره نقض پیمان كرده و به فساد برگردید، خدا نیز برخواهد گشت و عذاب میفرستد.
143.شایسته است رهبران و مدیران فرهنگ رحمت را به عنوان فرهنگ و باور غالب در سازمان حاكم كنند گرچه هشدار و تهدید به عنوان ابزاری برای تنبیه متخلفانی كه تخلفات خود را تكرار میكنند، مورد استفاده قرار میگیرد.
میانه روی در هزینه
وَ لا تَجْعَلْ یدَكَ مَغْلُولَةً إِلى عُنُقِكَ وَ لا تَبْسُطْها كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا (اسراء، 29)
نه آنقدر سختگیر باش كه هیچ انفاقی نكنی و نه آنقدر دست و دلباز كه همه چیز را انفاق كنی و چیزی برای خودت نماند و سرزنش شده و حسرتخورده به كنجی نشینی.
144.در جبران خدمات كاركنان و نیروهای تحت امر، باید اعتدال داشت، نه آنقدر که ایشان در مضیقه قرار گیرند و مایوس و ناراضی شوند و نه آنقدر بذل و بخشش كه به ورشكستگی و شرمندگی مدیر و سازمان كشیده شود.
جاذبه تخلفات
وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنى إِنَّهُ كانَ فاحِشَةً وَ ساءَ سَبیلاً (اسراء، 32)
به زنا، حتی نزدیك نشوید كه راه زشت و كار بدی است.
145.جاذبة برخی خلافها آنقدر زیاد است كه حتی از نزدیك شدن به آنها نهی شده است. لذا باید فرهنگ سازمانی و فضای غالب به گونهای فراهم باشد كه كمترین حدی برای اینگونه جاذبههای نامشروع وجود نداشته باشد.
درستکاری
وَ أَوْفُوا الْكَیلَ إِذا كِلْتُمْ وَ زِنُوا بِالْقِسْطاسِ الْمُسْتَقیمِ ذلِكَ خَیرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْویلاً (اسراء، 35)
و چون داد و ستد كنید، پیمانه را كامل دهید و با ترازوی درست وزن كنید، كه این بهتر و سرانجامش نیكوتر است.
146.سازمانهایی كه با معاملات تجاری رابطه دارند، باید درستكاری، وفای به قرارداد، امانتداری و دقت در معاملات را از یاد نبرند و این اصل، در سازمان به عنوان ارزش و فرهنگ درآید زیرا موجب جذب مشتری برای كسب سود بلندمدت میشود.
شایعه
وَ لا تَقْفُ ما لَیسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً (اسراء، 36)
و از آنچه نسبت به آن علم نداری پیروی مكن، همانا گوش و چشم و دل، همگی مورد بازخواست قرار خواهند گرفت.
147.كاركنان و اعضای سازمان باید از موضوعاتی كه به صورت شایعه در سازمان پخش میشود اجتناب كنند.
یادآوری اهداف
وَ لَقَدْ صَرَّفْنا فی هذَا الْقُرْآنِ لِیذَّكَّرُوا ... (اسراء، 41)
ما در این قرآن حقایق را به شکلهای مختلف بیان كردیم تا پند بگیرند.
148.مدیران باید با بیان جذاب و استفاده از روشهای مختلف و متنوع، به گونهای كه كاركنان احساس خستگی نكنند، پیوسته اهداف و رسالتها را تذكر دهند.
لغزش مدیران عالی
إِذًا َلاذَقْناكَ ضِعْفَ الْحَیاةِ وَ ضِعْفَ الْمَماتِ ... (اسراء، 75)
خداوند، به رسولش میفرماید: اگرگرفتار لغزش میشدی، در دنیا و آخرت عذابی دوچندان در انتظارت بود.
149.مدیران و رهبران سازمان هر چه در سطوح بالاتری قرار گیرند، مسؤولیت بیشتری دارند و كمترین لغزش آنان موجب خسارتهای سنگینی میشود. لذا باید ساز و كاری اجرا نمود كه برای تخلفات مسؤولین جریمة سنگینتری وضع شود تا هم عبرتی برای دیگران باشد و هم از نفوذ فساد در سطوح بالای سازمان جلوگیری نمود.
فرهنگ سازمانی
قُلْ كُلٌّ یعْمَلُ عَلى شاكِلَتِهِ ... (اسراء، 84)
بگو: هر كس بر ساختار و خلق و خوی خویش عمل میكند.
150.رفتار سازمانی ریشه در عادات سازمانی دارد، لذا باید از عادات و رسوم نادرستی كه در فرهنگ سازمان و فرهنگ فردی اعضا رخنه میكند، جلوگیری كرد تا این فضای نادرست كه به عنوان تهدیدی جدی برای رشد مطرح است، در رفتار عملی كاركنان جلوه گر نشود.
151.برای موفقیت بیشتر، باید روی افراد از كودكی و نوجوانی كار كرد تا خوبیها در آنان نهادینه شود كه در این صورت رفتارهای صحیح طبق خلق و خوی ایشان صورت میگیرد.
http://islambovaire.blogfa.com/post/47