حضرت امام محمدباقر (ع) پنجمین امام شیعیان جهان
در روز جمعه (یا دوشنبه یا سه شنبه) اول (غره) ماه رجب یا به روایتی سوم ماه صفر سال ۵۷ هجری قمری در مدینه منوره چشم به جهان گشود.
پدر ارجمندش حضرت امام سجاد (ع) پسر امام حسین (ع) و مادر گرامیش ام عبدالله، فاطمه دختر امام حسن مجتبی (ع) است.
امام باقر(ع)، در میان خاندان پیامبر(ص) نخستین کسی بود که هم پدر و هم مادر وی فاطمی و علوی بودند؛ زیرا پدر او امام زین العابدین(ع) فرزند امام حسین(ع) و مادرش فاطمه (مکنی به ام عبدالله) دختر امام حسن مجتبی(ع) بود که از زنان با فضیلت و دانشمند بنی هاشم به حساب می آمد.
حضرت امام سجاد (ع) پس از تولد فرزند بزرگوارش، او را در آغوش گرفت و نوازش کرد و بر گوش راست او اذان و بر گوش چپش اقامه خواند و این مولود مبارک را «محمد» نام نهاد.
حضرت امام جعفر صادق (ع) در مورد مادر گرامی پیشوای پنجم شیعیان میفرماید: «آن بانو (فاطمه دختر امام حسن مجتبی (ع)) صدیقهای بود که همانند او در میان فرزندان امام حسن علیه السلام دیده نشده است».
از قول حضرت امام باقر (ع) هم واقعهای شگفت انگیز در مورد آن بانوی ارجمند بیان شده که بیانگر مقام والای ایشان است. امام باقر (ع) میفرماید: «مادرم نزدیک دیواری نشسته بود که ناگهان دیوار شکافته شد و ما صدای هولناک فرو ریختن دیوار را شنیدیم. در این حال، مادرم دست خود را بلند کرد و به سوی دیوار گرفت و گفت: نه، به حق مصطفی صلی الله علیه و آله سوگند یاد میکنم که خداوند اجازه سقوط به تو نداده است. پس دیوار در هوا معلق ماند تا مادرم از آن بگذشت. پس از آن، پدرم امام سجاد علیه السلام، یک صد دینار از برای مادرم صدقه داد».
امام باقر(ع) و پیشگویی پیامبر(ص)
جابربن عبدالله انصاری، از یاران پارسای رسول خدا(ص) بود. روزی پیامبر(ص) به وی فرمود: ای جابر تو زنده می مانی تا آنکه فرزندم «محمد بن علی بن الحسین علیهم السلام» را که در تورات به «باقر» معروف است ملاقات کنی، چون وی را ملاقات کردی سلام مرا به او برسان.
جابر پس از رحلت رسول خدا(ص) – در حالی که از شدت علاقمندی و عشق به خاندان نبوت از همه گسسته و به اهل بیت علیهم السلام پیوسته بود در مسجد پیغمبر(ص) می-نشست و به امید دیدار پیشوای پنجم(ع) و در انتظار رسیدن آن لحظه ی موعود برای رساندن سلام رسول اکرم(ص) فریاد بر می آورد: «یا باقر العلم» «یا باقر العلم» ای شکافنده ی علم، ای شکافندهی دانش.
مردم مدینه – که به این راز آگاه نبودند – می گفتند: جابر (بر اثر پیری و ضعف نیروی اندیشه) هذیان می گوید.
جابر در پاسخ آنان می گفت: نه به خدا هذیان نمی گویم و لیکن از رسول خدا(ص) شنیدم که می فرمود: «تو به زودی مردی از خاندان مرا درک خواهی کرد که نام او نام من و شمایل او شمایل من است، علم و دانش را می شکافد» من بر اساس پیشگویی پیامبر(ص) این سخن را بر زبان می آورم.
جابر عمری دراز یافت تا اینکه – طبق نقل امام صادق(ع) – روزی امام باقر(ع) به نزد وی رفت و بر او سلام کرد. جابر جواب سلام را داد و چون نابینا بود پرسید: چه کسی هستی؟ فرمود: محمد بن علی بن الحسین. جابر گفت: فرزندم پیش بیا، امام(ع) نزدیک رفت. جابر دست امام (ع) را بوسید و خود را روی پای وی انداخت، می بوسید و می گفت: رسول خدا(ص) تو را سلام رسانده است... .
و از آن پس جابر پیوسته خدمت امام (ع) می رسید و از محضر پر فیضش استفاده می کرد.
چرا به امام محمدباقر(ع) باقرالعلوم می گویند؟
درباره اينكه چرا به امام باقر عليه السلام باقر العلوم به معناي شكافنده علم مي گويند در كتب روايي اينگونه نقل شده است:
در فصول المهمه آمده است: آن حضرت را بدين لقب مى خواندند زيرا علوم را مى شكافت و باز مى كرد. در صحاح آمده است: «تبقر، يعنى توسع در علم». و در قاموس گفته شده است: محمد بن على بن حسين را باقر مى خواندند چون در علم تبحر داشت. در لسان العرب نيز ذكر شده است: آن حضرت را باقر مى خواندند چرا كه علم را مى شكافت و به اصل آن پى مى برد و فروع علم را از آن استنباط مى كرد و دامنه علوم را مى شكافت و وسعت مى داد. ابن حجر در صواعق مى نويسد: «او را باقر مى خواندند و اين كلمه از«بقر الارض»اخذ شده است، يعنى آنكه زمين را مى شكافد و مكنونات آن را آشكار مى كند. زيرا او نيز گنجينه هاى نهانى معارف و حقايق احكام و حكمتها و لطايف را كه جز از ديد كوته نظران و ناپاكان پنهان نبود، آشكار مى كرد. »از اين رو درباره وى گفته مى شد كه آن حضرت شكافنده علم و جامع آن و نيز آشكار كننده و بالا برنده علم و دانش است. در تذكرة الخواص نيز آمده است: او را باقر لقب داده بودند زيرا در اثر سجده هاى فراوان، پيشانى اش شكاف برداشته بود. برخى هم گويند چون آن حضرت از دانش بسيار برخوردار بود او را باقر مى خواندند. آنگاه به نقل سخن جوهرى در صحاح مى پردازد.
در مناقب ابن شهر آشوب نوشته شده است: گفته اند براى هيچ يك از فرزندان حسن و حسين (ع) اين اندازه از علوم، از قبيل تفسير و كلام و فتوا و احكام و حلال و حرام فراهم نشد كه براى امام باقر (ع) . محمد بن مسلم نقل كرده است كه از آن حضرت سى هزار حديث پرسش كردم.
شيخ صدوق از عمر بن شعره نقل مي كند كه گفت: از جابر بن يزيد جعفي سئوال كردم: چرا امام محمد باقر ـ عليه السلام ـ را «باقر» ناميديد؟ گفت: و يبقرالعلم بقراً: شكافت علم را شكافتني و آشكار ساخت آن را. و نيز علما گفته اند او را باقر ناميدند، زيرا شكافنده علوم اولين و آخرين بود و دلش بحر پهناور و چشمه جوشان دانش بود، و خود جابر بن عبدالله گويد: «حضرت به من فرمودند: به خدا قسم اي جابر خداوند تبارك و تعالي علم آن چه بوده و آنچه خواهدبود تا روز قيامت را به من عطا فرمودند».
منبع:
http://www.imam-khomeini.ir/fa/n
https://www.yjc.ir/fa/news/
http://emamzadegan.ir/articles/view-20001.aspx