جریان های انحرافیِ مهدویت با بهره گیری از نا آگاهی و احساسات مذهبی مردم، سعی در جذب پیروان و گسترش نفوذ خود دارند. آنها با استفاده از وعده های فریبنده، تلاش می کنند تا خود را به عنوان منجی یا نماینده ای از سوی امام مهدی معرفی کنند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، موضوع مهدویت در بُعد اجتماعی و فرهنگی تأثیرات عمیقی بر جوامع اسلامی داشته است.
این باور به ظهور منجی و برپایی عدالت الهی، در بسیاری از آداب و رسوم دینی و فرهنگی مسلمانان نقش محوری ایفا میکند.
انتظار برای ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه به عنوان یک اصل اعتقادی، در مراسم و مناسبتهای مختلف مذهبی مانند نیمه شعبان و دعاهای خاصی مانند دعای ندبه تجلی مییابد.
اعتقاد به مهدویت به عنوان یک نیروی محرک، به تقویت همبستگی اجتماعی و ایجاد امید و انگیزه در میان مؤمنان کمک میکند و آنان را به سوی تلاش برای بهبود شرایط اجتماعی و اخلاقی سوق میدهد.
در بُعد سیاسی، اعتقاد به مهدویت منشأ بسیاری از رخدادها و تحولات تاریخی بوده است.
این باور، در طول تاریخ، الهامبخش جنبشها و انقلابهایی بوده که به دنبال برقراری عدالت و مقابله با ظلم و ستم بودهاند.
در برخی موارد، رهبران سیاسی و مذهبی از این اعتقاد برای مشروعیتبخشی به حکومتها و حرکتهای خود استفاده کردهاند.
همچنین، انتظار برای ظهور منجی، به عنوان یک نیروی محرک، میتواند در ایجاد تغییرات سیاسی و اجتماعی و تقویت مقاومت در برابر استبداد و بیعدالتی نقش داشته باشد.
این تأثیرات نشاندهنده اهمیت و جایگاه ویژه مهدویت در فرهنگ و سیاست جوامع شیعی است.
مهمترین رخدادی که با محوریت مهدویت و زمینهسازی برای برپایی حکومت حقه در جامعهی اسلامی رقم خورد، انقلاب اسلامی ایران بود.
این انقلاب که در سال 1357 به وقوع پیوست، با رهبری امام خمینی (ره) و با تکیه بر آموزههای اسلامی و اعتقاد به ظهور منجی، توانست نظام شاهنشاهی را سرنگون کرده و حکومتی مبتنی بر اصول اسلامی و عدالتمحور را برپا کند.
انقلاب اسلامی ایران، با تأکید بر ارزشهای دینی و فرهنگی، به دنبال ایجاد جامعهای بود که در آن عدالت اجتماعی، استقلال و آزادی به عنوان اصول اساسی شناخته شوند.
این حرکت، با الهام از آموزههای مهدوی، توانست موجی از بیداری اسلامی را در سراسر جهان اسلام به راه اندازد.
در بُعد سیاسی و اجتماعی، انقلاب اسلامی ایران با وجود برخی چالشهای درونی، تأثیرات گستردهای بر منطقه و جهان داشت.
این انقلاب، با ارائه الگویی جدید از حکومت اسلامی، به بسیاری از جنبشهای آزادیخواه و عدالتطلب در کشورهای اسلامی الهام بخشید.
اعتقاد به مهدویت و انتظار برای ظهور امام مهدی (عج) به عنوان منجی، در گفتمان سیاسی و اجتماعی انقلاب نقش مهمی ایفا کرد و به عنوان نیروی محرکی برای مقاومت در برابر ظلم و استبداد عمل کرد.
این انقلاب، با تأکید بر وحدت اسلامی و مبارزه با استکبار جهانی، توانست به عنوان یکی از مهمترین تحولات قرن بیستم شناخته شود و همچنان به عنوان الگویی برای حرکتهای اسلامی در سراسر جهان مطرح باشد.
اما در سوی دیگر این میدان، دشمنان با درک این حقیقت که موضوع مهدویت و منجی توانسته آنها را با چالشهای زیادی روبرو کند، شروع به تخریب و تضعیف این آموزه کردند.
این تلاشها به شکلهای مختلفی صورت گرفته است، از جمله ترویج شبهات و ابهامات درباره مفهوم مهدویت و ایجاد تفرقه میان مسلمانان.
دشمنان با استفاده از رسانهها و ابزارهای تبلیغاتی، سعی در تحریف و تغییر معنای واقعی مهدویت داشتهاند تا از این طریق بتوانند از تأثیرات مثبت و وحدتبخش آن در جوامع اسلامی بکاهند.
این اقدامات، با هدف تضعیف ایمان و اعتقاد مردم به ظهور منجی و کاهش انگیزههای مقاومت و پایداری در برابر ظلم و بیعدالتی انجام میشود.
همچنین، با ترویج افکار و عقاید نادرست در رسانههای خود از جمله هالیوود تلاش میکنند تا باورهای اصیل اسلامی را تضعیف کرده و از این طریق، مانع از تحقق وحدت و همبستگی در میان مسلمانان شوند.
این اقدامات نشاندهنده اهمیت و تأثیر عمیق آموزه مهدویت در جوامع اسلامی است و لزوم هوشیاری و آگاهی مسلمانان در برابر این تهدیدات را برجسته میسازد.
در کنار این تلاشها، دشمنان سعی کردهاند با ایجاد گروهها و جریانهای انحرافی، مفهوم مهدویت را به نفع خود تغییر دهند و از آن برای اهداف سیاسی و اقتصادی خود بهرهبرداری کنند.
این جریانها با ارائه تفاسیر نادرست و افراطی از مهدویت، سعی در ایجاد تفرقه و اختلاف میان مسلمانان دارند.
این فرقهها و جریانهای انحرافی، با بهرهگیری از نا آگاهی و احساسات مذهبی مردم، سعی در جذب پیروان و گسترش نفوذ خود دارند.
آنها با استفاده از تبلیغات گسترده و وعدههای فریبنده، تلاش میکنند تا خود را به عنوان منجی یا نمایندهای از سوی امام مهدی (عج) معرفی کنند.
این اقدامات نه تنها به تضعیف وحدت اسلامی منجر میشود، بلکه میتواند زمینهساز سوءاستفادههای سیاسی و اقتصادی نیز باشد.
عدم عملکرد مناسب در زمینهی ترویج آموزههای صحیح مهدوی مبتنی بر ثقلین، مهمترین عامل سقوط افراد در دام این فرقهها هستند؛ از این جهت در مواجهه با این تهدیدات، آگاهیبخشی و آموزش صحیح دینی به عنوان راهکاری مؤثر برای مقابله با این جریانهای انحرافی مطرح میشود.
تقویت دانش دینی و افزایش بصیرت در میان مسلمانان میتواند به کاهش تأثیرات منفی این گروهها کمک کند.
همچنین، ترویج آموزههای اصیل مهدویت و تأکید بر وحدت و همبستگی اسلامی میتواند به عنوان سدی در برابر این تلاشها عمل کند.
انتهایپیام/