نویسنده : سيد كاظم ارفع - تلخيص از کتاب دعا در قرآن
از مسائل مهمي كه جزء نيازهاي انسان محسوب ميشود دعا و نيايش است و درست مثل خداجويي از فطرت و ضمير آدمي نشأت ميگيرد.
وقتي سير و سياحتي به اين كرة خاكي ميكنيم و با ملتهاي مختلف و اديان گوناگون و سنن و رسوم متفاوت آنها روبرو ميشويم، ميبينيم كه هر كدام براي خود اوراد و اذكار و دعاهاي مخصوصي دارند و هيچ جاي دنيا را نمييابيم كه مردمش از دعا جدا وبينياز باشند. حتي آنها كه بت ميپرستند در معابدشان با تمام قد به خاك ميافتند و دعا ميخوانند.
بنابراين دعا جزء نكات جدي و فطري ماست، ولي جاي اين گفت وگو هست كه چگونه دعا كنيم و در برابر چه كسي دعا نماييم و بالاخره مسير صحيح دعا كدام است؟
پاسخ به اينها در بحثهاي ما روشن خواهد شد. قرآن شريف كه چيزي را فرو گذار نكرده و جامعيت آن بر كسي پوشيده نيست، در تمامي مسائل مربوط به دعا، رهنمودهاي بسيار روشن و جالبي را فرموده و در اين جا كه محور سخن دربارة لزوم و ضرورت دعاست به دو آيه اشاره ميشود تا فطرتهاي خفته و آشفته در خواب بيدار شوند و بيش از پيش به اين مهم بپردازند.
«قُلْ ما يَعْبَؤُا بِكُمْ رَبِّي لَوْ لا دُعاؤُكُمْ»[1]؛ بگو اگر دعايتان نباشد پروردگار من اعتنايي به شما ندارد.
«وَ قالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِينَ»[2]؛ يعني پروردگارتان گفته: مرا بخوانيد تا اجابتتان كنم كساني كه از پرستيدن من كبر ميورزند به خواري به جهنم وارد خواهند شد.
امام محمد باقر ـ عليه السّلام ـ در تفسير و تبيين اين دو آيه چنين فرموده است: منظور از كلام خداوند كه ميفرمايد: ان الذين يستكبرون... دعاست كه برترين عبادت دعا ميباشد.[3] و از آن گرامي سؤال شد آيا زياد قرآن خواندن بهتر است يا زياد دعا كردن.[4] امام ـ عليه السّلام ـ فرمود: دعا خواندن، آيا نشنيدهاي كه خداوند متعال ميفرمايد: «قل ما يعبو ابكم...» بگو اگر دعايتان نباشد پروردگار من به شما اعتنايي ندارد.
ادب در دعا
اين كه انسان بايد بداند چه چيزهايي از پروردگار خويش طلب كند و چه عباراتي را در اين مرتبه استخدام نمايد تعبير به ادب در دعا ميشود.
قرآن و عترت به ما آموختهاند كه چگونه دعا كنيم و چه چيزهايي را جهت سعادت دنيا و آخرت خويش از حضرت حق مسألت نماييم.
در قرآن اغلب آياتي كه به عبارت ربّنا مزين شده بيانگر اين واقعيت است كه اهل ايمان را ارشاد فرمايد تا چه چيزهايي را با چه جملاتي از خداوند تبارك وتعالي طلب كنند.
«رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ»[5]؛ خدايا در دنيا و آخرت بر ما نيكي عطا كن و ما را از آتش نگه دار.
«رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ»[6]؛ خدايا ما را از مسلمين قرار ده و نسل ما را از ايمان آورندگان بر تو قرار ده.
«رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنا وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً»[7]؛ خدايا قلب ما را بعد از هدايت آلوده نكن و برنگردان و رحمتت را بر ما هديه كن.
و دهها آيات ديگر كه همانند آيات فوق، ادب در دعا را به ما ميآموزند.
چند چيز نشانگر رعايت ادب در دعا محسوب ميشود، كه اينك به مواردي از آنها ميپردازيم:
1. بسم الله الرحمن الرحيم؛ رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ ميفرمايد دعايي كه اولش با بسم الله شروع شود رد نخواهد شد.[8]
2. ثنا و تمجيد پروردگار؛ امام صادق ـ عليه السّلام ـ ميفرمايند: در نوشتههاي امير المؤمنين ـ عليه السّلام ـ بود كه قبل از دعا، مدح و ثناء حضرت حق را بگويند.[9]
3. صلوات بر محمد و آل محمد.
4. توسل به اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ: امام رضا ـ عليه السّلام ـ فرمودند: هر گاه از خداوند تبارك و تعالي تقاضايي داشتي بگو خداوندا از تو ميخواهم كه بحق محمد و علي كه نزد تو مقام والايي دارند حاجت مرا برآورده سازي.[10]
5. دعا در حق ديگران
اخلاص در دعا
اخلاص در دعا به خاطر تفاوت درك و شناخت افراد مراتبي دارد. بعضي در اين مقام هستند كه انگيزه را از دعا خواندن از مقاصد مادي و دنيوي پاك كنند و با توجه به ثواب و عقاب اعمال و به قصد رسيدن به حور و غلامان و قصرهاي آخرت و ترس از عذاب دوزخ دعا ميخوانند و به همين علت در كتابهاي دعا جستجو ميكنند و هر دعايي كه ثواب اخروي بيشتري داشت انتخاب ميكنند.
و برخي پا را فراتر نهاده و بدون طمع رفتن به بهشت و يا ترس از آتش جهنم، بلكه فقط جهت برقراري ارتباط با معبود و انس با حضرتش دعا ميخوانند كه اين گروه از احرار و آزادگانند.
«قل انّ صلاتي و نسكي و محياي و مماتي لله رب العالمين»[11]؛ بگو اي پيامبر همانا نماز و طاعات و كلية اعمال من و زندگي و مرگ من همه براي خداست، كه پروردگار جهانيان است.
حضرت امير المؤمنين ـ عليه السّلام ـ عبادتهاي مردم را به سه دسته تقسيم ميفرمودند:
انّ قوماً عبدوا الله رغبةً فتلك عبادة التجار: گروهي خداوند را به اميد بهشت عبادت كردند كه آن عبادت بازرگانان است.
انّ قوماً عبدوا الله رهبةً فتلك عبادة العبيد: و گروهي خداوند را از ترس جهنم عبادت كردند كه آن عبادت بردگان است.
انّ قوماً عبدوا الله شكراً عبادة الاحرار و گروهي خداوند را عبادت كردند از روي شكر و سپاس كه آن عبادت آزادگان است.[12]
قصه همه وصل حور و خلد برين است غايت مقصود ما نه آن و نه اين است
شرايط استجابت دعا
در قرآن نكات مهمي ديده ميشود كه حكايت از شرايط استجابت ميكند (كه خلاصه وار اشاره ميشود):
1. معرفت و باور به اين كه پروردگار مالك علي الاطلاق است و همه چيز را در دست قدرت خويش دارد و اگر اراده كند پيچيدهترين گرهها را باز ميكند. «تَبارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ»؛ بزرگ است آن كه سلطنت به كف اوست و او به همه چيز تواناست.[13]
2. دل را مصفّا كردن، حساسيت و عظمت دل نسبت به ساير اعضا بر كسي پوشيده نيست و بيترديد وقتي دل مصفّا شد دعا اثر ميبخشد. « أُولئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمانَ وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ»؛ اين مردم پايدارندكه خدا بر دلهايشان نور ايمان انگاشته و بروح قدس الهي آنها را مؤيد و منصور گردانيده است».[14]
3. استفاده از لقمه حلال؛ شايد بعضي توجه نداشته باشند كه خوردن مال حرام چه اثرات سوء بر وجودشان ميگذارد و چگونه راه استجاب دعا را مسدود مينمايد؛ « وَ لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْباطِلِ وَ تُدْلُوا بِها إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقاً مِنْ أَمْوالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ»؛ مال يكديگر را بناحق نخوريد و كار را به محاكمه قاضيان نيفكنيد كه به وسيلة رشوه و زور پارهاي اموال مردم را بخوريد با اين كه شما آگاهي داريد.[15]
4. تضرع و انابه: «ادعوا ربّكم تضرّعاً و خفيةً»؛ پروردگار خويش را با تضرع وزاري و در نهان بخوانيد.[16]
انس دايمي با دعا
اين نمك نشناسي است كه انسان در مواقع گرفتاري و هجوم مشكلات به درگاه الهي التجاء و انابه كند و همين كه حاجتش برآورده شد و به مرادش رسيد دست از دعا و نيايش بردارد و از آن بدتر گاهي ناسپاسي و طغيان كند.
«وَ إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ دَعا رَبَّهُ مُنِيباً إِلَيْهِ ثُمَّ إِذا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِنْهُ نَسِيَ ما كانَ يَدْعُوا إِلَيْهِ مِنْ قَبْلُ»؛ چون انسان را سختي رسيد پروردگار خويش را بخواند و سوي او بازگردد وچون خدا نعمتي از جانب خويش بدو دهد آن سخت را كه سابقاً خدا را به رفع آن ميخواند فراموش كند.[17]
طلب مغفرت و رحمت: در تمام قرآن 9 مورد به قهر خداوند، 20 مورد به سخط او، 13 مورد به انتقام حقتعالي اشاره شده، در حالي كه به فضل حضرت پروردگار 107 مورد و به غفران و مغفرت 180 مورد و به رحمت او 352 مرتبه اشاره گرديده است. البته به غير از 113 باري كه اوّل سورههاو در سورة نمل دو بار قرار گرفته و اين همه گواه اين حقيقت است كه اي بندگان الهي خود را زير چتر رحمت خداوند مهربان و رؤف قرار دهيد كه خود فرموده است: كتب علي نفسه الرّحمة؛[18] يعني رحمت را براي خود نوشته و واجب كرده است پس انسان همواره بايد طلب مغفرت و رحمت كند، چنان كه از آيات زيادي بر ميآيد كه به يكي از آنها اشاره ميكنيم.
«ربنا فاغفرلنا ذنوبنا و كفّر عنا سيّئاتنا و توفّنا مع الابرار»؛ پروردگارا گناهان ما را بيامرز و بديهايمان را بپوشان و مرا با نيكان بميران.[19]
دعا براي سعادت دنيا و آخرت: « رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ»[20].
از بعضي آيات شريفه قرآن مثل آيه 193 و 194 از سورة آل عمران و 7 تا 10 سورة مؤمن برداشت ميشود كه ضمن داشتن عمل و انجام تكاليف شرعي بايد جهت سعادت دنيا و آخرت در درگاه الهي دعا كرد و از حضرت حق خواست كه رفع گرفتاري دنيا و عذاب آخرت را از ما بنمايد.
موانع استجابت دعا: اللهم اغفرلي الذنوب التي تجس الدّعاء:
موانع تا نگرداني ز خود دور درون خانة دل نايدت نور
بعضي ميگويند ما دعا ميكنيم پس چرا مستجاب نميشود؛ اين اشخاص بايد علت را در خودشان بيابند و موانع را بر سر راه استجابت دعا بردارند و اينك به بررسي خلاصة موانع استجابت دعا ميپردازيم.
[1] . فرقان، 77.
[2] . مومن، 60.
[3] . كافي، كليني، دار الكتب الاسلاميه، ج 2، ص 446.
[4] . بحار الانوار، مجلسي، ج 93، ص 299 و 300.
[5] . بقره، 201.
[6] . بقره، 128.
[7] . آل عمران، 8.
[8] . بحار الانوار، مجلسي، بيروت، ج 93، ص 315.
[9] . بحار الانوار، مجلسي، بيروت، ج 93، ص 315.
[10] . بحار الانوار، مجلسي، بيروت، ج 96، ص 22.
[11] . زمر، 2.
[12] . نهج البلاغه، علي ـ عليه السّلام ـ حكم و مواعظ، 237.
[13] . ملك، 1.
[14] . مجادله، 22.
[15] . بقره، 188.
[16] . ق، 33.
[17] . زمر، 8.
[18] . انعام، 12.
[19] . ال عمران، 193.
[20] . بقره، 201.
@#@
1. ظلم: تا مادامي كه شخص گنهكار توبه واقعي نكند و از عمل زشت خويش نادم و پشيمان نباشد دعايش محجوب ميماند. امام صادق ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد: «بيت الغناء لا تؤمن العجيعة و لا تجاب فيه الدّعوة و لا يدخلُهُ الملك»[1]؛ خانهاي كه كانون غنا باشد، ايمني از فجايع و حوادث تلخ ندارد، دعا در آن مستجاب نميشود، فرشتگان در آن داخل نميشوند.
2. ظلم و حق الناس: مهمترين راه استجابت دعا برطرف كردن ذمّة خود از حقوق مردم است زيرا اگر حقي از حقوق مالي يا آبرويي مردم به گردن ما باشد هر چه هم دعا با سوز و گداز باشد مورد اجابت واقع نميشود. خداوند تبارك و تعالي به حضرت عيسي بن مريم ـ عليه السّلام ـ وحي فرستاد كه به بني اسرائيل بگو:
«اني غير مستجيبٌ لاحدٍ منكم دعوةً و لاحدٍ من خلقي قبله مظلمةٌ»؛ به تحقيق دعاي احدي از شما را مستجاب نميكنم در آن هنگام كه مظلمه و حقي از بندگانم را بر گردن داشته باشيد.
3. با حكمت الهي منافات داشته باشد: خيلي چيزهاست كه مورد علاقة انسان است و فكر ميكند كه اگر دعا كند به آن ميرسد در حالي كه حكمت بالغة الهي خلاف آن را مصلحت ميداند و چه بسا ما خيال ميكنيم مصلحت ما در آن است و لذا گاهي زبان به شكوه و اعتراض باز ميكنيم!
«وَ عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ»؛[2] شايد چيزي را كه مكروه داريد كه براي شما خوب است و شايد چيزي را دوست داريد كه براي شما بد است خدا ميداند و شما نميدانيد.
4. چيز غير ممكن خواستن: امير المؤمنين ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد: «يا صاحب الدعا لا تسأل ما لا يكون و لا يحلّ»[3]؛ اي كسي كه دعا ميكني هيچ گاه چيز غير ممكن و چيزي كه حلال نيست از خداوند تبارك و تعالي طلب مكن.
دعا براي نسلي پاك
هر مرد و زني كه با هم زندگي مشترك تشكيل ميدهند به طور طبيعي خواهان نسلي صالح و سالم هستند و اين نياز به دعا و مطالبه از جانب فضل پروردگار دارد.
قرآن و اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ در اين زمينه به آموزش دادهاند كه از براي نسلي پاك بايد دعا كرد و خاضعانه و عاجزانه از درگاه احديت تقاضاي اولاد صالح را نمود.
«هُنالِكَ دَعا زَكَرِيَّا رَبَّهُ قالَ رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعاءِ»؛ در اين هنگام زكريا پروردگار خويش را بخواند، گفت: پروردگارا مرا از جانب خويش فرزندي پاكيزه بخش كه تو شنواي دعائي.
دعا براي پدر و مادر
پدر و مادر چه در قيد حيات باشند و يا از دنيا رفته باشند از فرزندان خود توقع توجه و عنايت به خود دارند. به خصوص وقتي در عالم برزخ قرار ميگيرند و دستشان از دنيا كوتاه ميگردد، نيازمند به دعا و خيرات فرزندان هستند. بلي دو ركعت نمازي كه اولاد براي پدر و مادر ميخواند و يا چند آيهاي كه تلاوت ميكند در آن عالم روحشان شاد و متعالي ميشود.
«رَبَّنَا اغْفِرْ لِي وَ لِوالِدَيَّ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِسابُ»[4]؛ پروردگارا روزي كه حساب بپا ميشود من و پدر و مادرم را با همة مؤمنان بيامرز.
پس به بيان قرآن بعد از طلب مغفرت براي خويش بايد براي پدر و مادر دعا كرد و چه بسا فرزنداني كه به خاطر فراموش كردن پدر و مادر حتي بعد از فوت آنها گرفتار نفرين شان در عالم برزخ شدهاند.
دعا براي سلامت نفس
گر چه اصلاح نفس و پاكيزه كردن جان صرفاً با دعا و نيايش انجام نميگيرد، ولي نقش دعا و طلب توفيق از جانب پروردگار نقش اوّل را دارد و تا امدادهاي غيبي نباشد كسي موفق به تزكيه نفس نخواهد شد.
خداوند تبارك و تعالي وقتي داستان حضرت يوسف ـ عليه السّلام ـ را نقل ميكند ميفرمايد: « لَوْ لا أَنْ رَأى بُرْهانَ رَبِّهِ كَذلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الُْمخْلَصِينَ»[5]؛ يوسف اگر برهان پروردگار خويش را نديده بود رو بدو (زليخا) كرده بود، چنين شد تا گناه و بدكاري از او دور كنيم كه وي از بندگان خالص ما بود. آري بايد از پروردگار تمنّا كرد تا دل وجان ما را از لغزشها حفظ كند.
طلب توفيق در برپايي عبادات
«الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِياماً وَ قُعُوداً وَ عَلى جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَكَ فَقِنا عَذابَ النَّارِ»؛[6] كساني كه خدا را ايستاده و نشسته و به پهلو خوابيده ياد كنند و در خلقت آسمانها و زمين بينديشند و گويند: پروردگارا اينها را بيهوده نيافريدهاي. پاكي پس ما را از عذاب جهنم نگهدار.
به عبارت ديگر دعا سيم رابطه بين عمل و خداوند است و تا اين اتصال برقرار نگردد عمل بالا نميرود.
پيامبر عظيم الشأن ـ صلّي الله عليه و آله ـ ميفرمود: «عمل البرّ كلّه نصف العبادة و لدّعاء نصف» يعني مجموعة كار پسنديده نيمي از عبادت محسوب ميشود و نيم ديگر را دعا تشكيل ميدهد. به احتمال زياد منظور آن حضرت از بيان اين مطلب آن است كه عبادت از هر نوعش كه باشد بايد همراه با دعا و طلب توفيق از درگاه خداوند باشد كه در غير اين صورت آن عمل و عبادت ناقص و كارساز نخواهد بود.[7]
[1] . بحار الانوار، مجلسي، بيروت، ج 93، ص 329.
[2] . بقره، 216.
[3] . بحار الانوار، مجلسي، بيروت، ج 73، ص 374.
[4] . ابراهيم، 41.
[5] . يوسف، 24.
[6] . آل عمران، 191.
[7] . تلخيص از كتاب دعا در قرآن نوشته آقاي سيد كاظم ارفع، نشر فيض كاشاني.
وقتي سير و سياحتي به اين كرة خاكي ميكنيم و با ملتهاي مختلف و اديان گوناگون و سنن و رسوم متفاوت آنها روبرو ميشويم، ميبينيم كه هر كدام براي خود اوراد و اذكار و دعاهاي مخصوصي دارند و هيچ جاي دنيا را نمييابيم كه مردمش از دعا جدا وبينياز باشند. حتي آنها كه بت ميپرستند در معابدشان با تمام قد به خاك ميافتند و دعا ميخوانند.
بنابراين دعا جزء نكات جدي و فطري ماست، ولي جاي اين گفت وگو هست كه چگونه دعا كنيم و در برابر چه كسي دعا نماييم و بالاخره مسير صحيح دعا كدام است؟
پاسخ به اينها در بحثهاي ما روشن خواهد شد. قرآن شريف كه چيزي را فرو گذار نكرده و جامعيت آن بر كسي پوشيده نيست، در تمامي مسائل مربوط به دعا، رهنمودهاي بسيار روشن و جالبي را فرموده و در اين جا كه محور سخن دربارة لزوم و ضرورت دعاست به دو آيه اشاره ميشود تا فطرتهاي خفته و آشفته در خواب بيدار شوند و بيش از پيش به اين مهم بپردازند.
«قُلْ ما يَعْبَؤُا بِكُمْ رَبِّي لَوْ لا دُعاؤُكُمْ»[1]؛ بگو اگر دعايتان نباشد پروردگار من اعتنايي به شما ندارد.
«وَ قالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِينَ»[2]؛ يعني پروردگارتان گفته: مرا بخوانيد تا اجابتتان كنم كساني كه از پرستيدن من كبر ميورزند به خواري به جهنم وارد خواهند شد.
امام محمد باقر ـ عليه السّلام ـ در تفسير و تبيين اين دو آيه چنين فرموده است: منظور از كلام خداوند كه ميفرمايد: ان الذين يستكبرون... دعاست كه برترين عبادت دعا ميباشد.[3] و از آن گرامي سؤال شد آيا زياد قرآن خواندن بهتر است يا زياد دعا كردن.[4] امام ـ عليه السّلام ـ فرمود: دعا خواندن، آيا نشنيدهاي كه خداوند متعال ميفرمايد: «قل ما يعبو ابكم...» بگو اگر دعايتان نباشد پروردگار من به شما اعتنايي ندارد.
ادب در دعا
اين كه انسان بايد بداند چه چيزهايي از پروردگار خويش طلب كند و چه عباراتي را در اين مرتبه استخدام نمايد تعبير به ادب در دعا ميشود.
قرآن و عترت به ما آموختهاند كه چگونه دعا كنيم و چه چيزهايي را جهت سعادت دنيا و آخرت خويش از حضرت حق مسألت نماييم.
در قرآن اغلب آياتي كه به عبارت ربّنا مزين شده بيانگر اين واقعيت است كه اهل ايمان را ارشاد فرمايد تا چه چيزهايي را با چه جملاتي از خداوند تبارك وتعالي طلب كنند.
«رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ»[5]؛ خدايا در دنيا و آخرت بر ما نيكي عطا كن و ما را از آتش نگه دار.
«رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ»[6]؛ خدايا ما را از مسلمين قرار ده و نسل ما را از ايمان آورندگان بر تو قرار ده.
«رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنا وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً»[7]؛ خدايا قلب ما را بعد از هدايت آلوده نكن و برنگردان و رحمتت را بر ما هديه كن.
و دهها آيات ديگر كه همانند آيات فوق، ادب در دعا را به ما ميآموزند.
چند چيز نشانگر رعايت ادب در دعا محسوب ميشود، كه اينك به مواردي از آنها ميپردازيم:
1. بسم الله الرحمن الرحيم؛ رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ ميفرمايد دعايي كه اولش با بسم الله شروع شود رد نخواهد شد.[8]
2. ثنا و تمجيد پروردگار؛ امام صادق ـ عليه السّلام ـ ميفرمايند: در نوشتههاي امير المؤمنين ـ عليه السّلام ـ بود كه قبل از دعا، مدح و ثناء حضرت حق را بگويند.[9]
3. صلوات بر محمد و آل محمد.
4. توسل به اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ: امام رضا ـ عليه السّلام ـ فرمودند: هر گاه از خداوند تبارك و تعالي تقاضايي داشتي بگو خداوندا از تو ميخواهم كه بحق محمد و علي كه نزد تو مقام والايي دارند حاجت مرا برآورده سازي.[10]
5. دعا در حق ديگران
اخلاص در دعا
اخلاص در دعا به خاطر تفاوت درك و شناخت افراد مراتبي دارد. بعضي در اين مقام هستند كه انگيزه را از دعا خواندن از مقاصد مادي و دنيوي پاك كنند و با توجه به ثواب و عقاب اعمال و به قصد رسيدن به حور و غلامان و قصرهاي آخرت و ترس از عذاب دوزخ دعا ميخوانند و به همين علت در كتابهاي دعا جستجو ميكنند و هر دعايي كه ثواب اخروي بيشتري داشت انتخاب ميكنند.
و برخي پا را فراتر نهاده و بدون طمع رفتن به بهشت و يا ترس از آتش جهنم، بلكه فقط جهت برقراري ارتباط با معبود و انس با حضرتش دعا ميخوانند كه اين گروه از احرار و آزادگانند.
«قل انّ صلاتي و نسكي و محياي و مماتي لله رب العالمين»[11]؛ بگو اي پيامبر همانا نماز و طاعات و كلية اعمال من و زندگي و مرگ من همه براي خداست، كه پروردگار جهانيان است.
حضرت امير المؤمنين ـ عليه السّلام ـ عبادتهاي مردم را به سه دسته تقسيم ميفرمودند:
انّ قوماً عبدوا الله رغبةً فتلك عبادة التجار: گروهي خداوند را به اميد بهشت عبادت كردند كه آن عبادت بازرگانان است.
انّ قوماً عبدوا الله رهبةً فتلك عبادة العبيد: و گروهي خداوند را از ترس جهنم عبادت كردند كه آن عبادت بردگان است.
انّ قوماً عبدوا الله شكراً عبادة الاحرار و گروهي خداوند را عبادت كردند از روي شكر و سپاس كه آن عبادت آزادگان است.[12]
قصه همه وصل حور و خلد برين است غايت مقصود ما نه آن و نه اين است
شرايط استجابت دعا
در قرآن نكات مهمي ديده ميشود كه حكايت از شرايط استجابت ميكند (كه خلاصه وار اشاره ميشود):
1. معرفت و باور به اين كه پروردگار مالك علي الاطلاق است و همه چيز را در دست قدرت خويش دارد و اگر اراده كند پيچيدهترين گرهها را باز ميكند. «تَبارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ»؛ بزرگ است آن كه سلطنت به كف اوست و او به همه چيز تواناست.[13]
2. دل را مصفّا كردن، حساسيت و عظمت دل نسبت به ساير اعضا بر كسي پوشيده نيست و بيترديد وقتي دل مصفّا شد دعا اثر ميبخشد. « أُولئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمانَ وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ»؛ اين مردم پايدارندكه خدا بر دلهايشان نور ايمان انگاشته و بروح قدس الهي آنها را مؤيد و منصور گردانيده است».[14]
3. استفاده از لقمه حلال؛ شايد بعضي توجه نداشته باشند كه خوردن مال حرام چه اثرات سوء بر وجودشان ميگذارد و چگونه راه استجاب دعا را مسدود مينمايد؛ « وَ لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْباطِلِ وَ تُدْلُوا بِها إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقاً مِنْ أَمْوالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ»؛ مال يكديگر را بناحق نخوريد و كار را به محاكمه قاضيان نيفكنيد كه به وسيلة رشوه و زور پارهاي اموال مردم را بخوريد با اين كه شما آگاهي داريد.[15]
4. تضرع و انابه: «ادعوا ربّكم تضرّعاً و خفيةً»؛ پروردگار خويش را با تضرع وزاري و در نهان بخوانيد.[16]
انس دايمي با دعا
اين نمك نشناسي است كه انسان در مواقع گرفتاري و هجوم مشكلات به درگاه الهي التجاء و انابه كند و همين كه حاجتش برآورده شد و به مرادش رسيد دست از دعا و نيايش بردارد و از آن بدتر گاهي ناسپاسي و طغيان كند.
«وَ إِذا مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ دَعا رَبَّهُ مُنِيباً إِلَيْهِ ثُمَّ إِذا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِنْهُ نَسِيَ ما كانَ يَدْعُوا إِلَيْهِ مِنْ قَبْلُ»؛ چون انسان را سختي رسيد پروردگار خويش را بخواند و سوي او بازگردد وچون خدا نعمتي از جانب خويش بدو دهد آن سخت را كه سابقاً خدا را به رفع آن ميخواند فراموش كند.[17]
طلب مغفرت و رحمت: در تمام قرآن 9 مورد به قهر خداوند، 20 مورد به سخط او، 13 مورد به انتقام حقتعالي اشاره شده، در حالي كه به فضل حضرت پروردگار 107 مورد و به غفران و مغفرت 180 مورد و به رحمت او 352 مرتبه اشاره گرديده است. البته به غير از 113 باري كه اوّل سورههاو در سورة نمل دو بار قرار گرفته و اين همه گواه اين حقيقت است كه اي بندگان الهي خود را زير چتر رحمت خداوند مهربان و رؤف قرار دهيد كه خود فرموده است: كتب علي نفسه الرّحمة؛[18] يعني رحمت را براي خود نوشته و واجب كرده است پس انسان همواره بايد طلب مغفرت و رحمت كند، چنان كه از آيات زيادي بر ميآيد كه به يكي از آنها اشاره ميكنيم.
«ربنا فاغفرلنا ذنوبنا و كفّر عنا سيّئاتنا و توفّنا مع الابرار»؛ پروردگارا گناهان ما را بيامرز و بديهايمان را بپوشان و مرا با نيكان بميران.[19]
دعا براي سعادت دنيا و آخرت: « رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ»[20].
از بعضي آيات شريفه قرآن مثل آيه 193 و 194 از سورة آل عمران و 7 تا 10 سورة مؤمن برداشت ميشود كه ضمن داشتن عمل و انجام تكاليف شرعي بايد جهت سعادت دنيا و آخرت در درگاه الهي دعا كرد و از حضرت حق خواست كه رفع گرفتاري دنيا و عذاب آخرت را از ما بنمايد.
موانع استجابت دعا: اللهم اغفرلي الذنوب التي تجس الدّعاء:
موانع تا نگرداني ز خود دور درون خانة دل نايدت نور
بعضي ميگويند ما دعا ميكنيم پس چرا مستجاب نميشود؛ اين اشخاص بايد علت را در خودشان بيابند و موانع را بر سر راه استجابت دعا بردارند و اينك به بررسي خلاصة موانع استجابت دعا ميپردازيم.
[1] . فرقان، 77.
[2] . مومن، 60.
[3] . كافي، كليني، دار الكتب الاسلاميه، ج 2، ص 446.
[4] . بحار الانوار، مجلسي، ج 93، ص 299 و 300.
[5] . بقره، 201.
[6] . بقره، 128.
[7] . آل عمران، 8.
[8] . بحار الانوار، مجلسي، بيروت، ج 93، ص 315.
[9] . بحار الانوار، مجلسي، بيروت، ج 93، ص 315.
[10] . بحار الانوار، مجلسي، بيروت، ج 96، ص 22.
[11] . زمر، 2.
[12] . نهج البلاغه، علي ـ عليه السّلام ـ حكم و مواعظ، 237.
[13] . ملك، 1.
[14] . مجادله، 22.
[15] . بقره، 188.
[16] . ق، 33.
[17] . زمر، 8.
[18] . انعام، 12.
[19] . ال عمران، 193.
[20] . بقره، 201.
@#@
1. ظلم: تا مادامي كه شخص گنهكار توبه واقعي نكند و از عمل زشت خويش نادم و پشيمان نباشد دعايش محجوب ميماند. امام صادق ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد: «بيت الغناء لا تؤمن العجيعة و لا تجاب فيه الدّعوة و لا يدخلُهُ الملك»[1]؛ خانهاي كه كانون غنا باشد، ايمني از فجايع و حوادث تلخ ندارد، دعا در آن مستجاب نميشود، فرشتگان در آن داخل نميشوند.
2. ظلم و حق الناس: مهمترين راه استجابت دعا برطرف كردن ذمّة خود از حقوق مردم است زيرا اگر حقي از حقوق مالي يا آبرويي مردم به گردن ما باشد هر چه هم دعا با سوز و گداز باشد مورد اجابت واقع نميشود. خداوند تبارك و تعالي به حضرت عيسي بن مريم ـ عليه السّلام ـ وحي فرستاد كه به بني اسرائيل بگو:
«اني غير مستجيبٌ لاحدٍ منكم دعوةً و لاحدٍ من خلقي قبله مظلمةٌ»؛ به تحقيق دعاي احدي از شما را مستجاب نميكنم در آن هنگام كه مظلمه و حقي از بندگانم را بر گردن داشته باشيد.
3. با حكمت الهي منافات داشته باشد: خيلي چيزهاست كه مورد علاقة انسان است و فكر ميكند كه اگر دعا كند به آن ميرسد در حالي كه حكمت بالغة الهي خلاف آن را مصلحت ميداند و چه بسا ما خيال ميكنيم مصلحت ما در آن است و لذا گاهي زبان به شكوه و اعتراض باز ميكنيم!
«وَ عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ»؛[2] شايد چيزي را كه مكروه داريد كه براي شما خوب است و شايد چيزي را دوست داريد كه براي شما بد است خدا ميداند و شما نميدانيد.
4. چيز غير ممكن خواستن: امير المؤمنين ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد: «يا صاحب الدعا لا تسأل ما لا يكون و لا يحلّ»[3]؛ اي كسي كه دعا ميكني هيچ گاه چيز غير ممكن و چيزي كه حلال نيست از خداوند تبارك و تعالي طلب مكن.
دعا براي نسلي پاك
هر مرد و زني كه با هم زندگي مشترك تشكيل ميدهند به طور طبيعي خواهان نسلي صالح و سالم هستند و اين نياز به دعا و مطالبه از جانب فضل پروردگار دارد.
قرآن و اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ در اين زمينه به آموزش دادهاند كه از براي نسلي پاك بايد دعا كرد و خاضعانه و عاجزانه از درگاه احديت تقاضاي اولاد صالح را نمود.
«هُنالِكَ دَعا زَكَرِيَّا رَبَّهُ قالَ رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعاءِ»؛ در اين هنگام زكريا پروردگار خويش را بخواند، گفت: پروردگارا مرا از جانب خويش فرزندي پاكيزه بخش كه تو شنواي دعائي.
دعا براي پدر و مادر
پدر و مادر چه در قيد حيات باشند و يا از دنيا رفته باشند از فرزندان خود توقع توجه و عنايت به خود دارند. به خصوص وقتي در عالم برزخ قرار ميگيرند و دستشان از دنيا كوتاه ميگردد، نيازمند به دعا و خيرات فرزندان هستند. بلي دو ركعت نمازي كه اولاد براي پدر و مادر ميخواند و يا چند آيهاي كه تلاوت ميكند در آن عالم روحشان شاد و متعالي ميشود.
«رَبَّنَا اغْفِرْ لِي وَ لِوالِدَيَّ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِسابُ»[4]؛ پروردگارا روزي كه حساب بپا ميشود من و پدر و مادرم را با همة مؤمنان بيامرز.
پس به بيان قرآن بعد از طلب مغفرت براي خويش بايد براي پدر و مادر دعا كرد و چه بسا فرزنداني كه به خاطر فراموش كردن پدر و مادر حتي بعد از فوت آنها گرفتار نفرين شان در عالم برزخ شدهاند.
دعا براي سلامت نفس
گر چه اصلاح نفس و پاكيزه كردن جان صرفاً با دعا و نيايش انجام نميگيرد، ولي نقش دعا و طلب توفيق از جانب پروردگار نقش اوّل را دارد و تا امدادهاي غيبي نباشد كسي موفق به تزكيه نفس نخواهد شد.
خداوند تبارك و تعالي وقتي داستان حضرت يوسف ـ عليه السّلام ـ را نقل ميكند ميفرمايد: « لَوْ لا أَنْ رَأى بُرْهانَ رَبِّهِ كَذلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الُْمخْلَصِينَ»[5]؛ يوسف اگر برهان پروردگار خويش را نديده بود رو بدو (زليخا) كرده بود، چنين شد تا گناه و بدكاري از او دور كنيم كه وي از بندگان خالص ما بود. آري بايد از پروردگار تمنّا كرد تا دل وجان ما را از لغزشها حفظ كند.
طلب توفيق در برپايي عبادات
«الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِياماً وَ قُعُوداً وَ عَلى جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَكَ فَقِنا عَذابَ النَّارِ»؛[6] كساني كه خدا را ايستاده و نشسته و به پهلو خوابيده ياد كنند و در خلقت آسمانها و زمين بينديشند و گويند: پروردگارا اينها را بيهوده نيافريدهاي. پاكي پس ما را از عذاب جهنم نگهدار.
به عبارت ديگر دعا سيم رابطه بين عمل و خداوند است و تا اين اتصال برقرار نگردد عمل بالا نميرود.
پيامبر عظيم الشأن ـ صلّي الله عليه و آله ـ ميفرمود: «عمل البرّ كلّه نصف العبادة و لدّعاء نصف» يعني مجموعة كار پسنديده نيمي از عبادت محسوب ميشود و نيم ديگر را دعا تشكيل ميدهد. به احتمال زياد منظور آن حضرت از بيان اين مطلب آن است كه عبادت از هر نوعش كه باشد بايد همراه با دعا و طلب توفيق از درگاه خداوند باشد كه در غير اين صورت آن عمل و عبادت ناقص و كارساز نخواهد بود.[7]
[1] . بحار الانوار، مجلسي، بيروت، ج 93، ص 329.
[2] . بقره، 216.
[3] . بحار الانوار، مجلسي، بيروت، ج 73، ص 374.
[4] . ابراهيم، 41.
[5] . يوسف، 24.
[6] . آل عمران، 191.
[7] . تلخيص از كتاب دعا در قرآن نوشته آقاي سيد كاظم ارفع، نشر فيض كاشاني.
http://andisheqom.com/fa/Article/View/3164