قلبم به چشم همزدنی سنگ می شود
آقا ببخش که سرم گرم زندگی است
کمتر دلم برای شما تنگ می شود
چشم آلوده کجا، دیدن دلدار کجا؟
دل سرگشته کجا، وصف رخ یار کجا؟
کاش در نافله ات نام مرا هم ببری
که دعای تو کجا، عبد گنه کار کجا؟
![](http://s1.picofile.com/file/7903635050/sisZui_488.jpg)
جمعه يعني زانوي غم در بغل
جمعه يعني زانوي غم در بغل
بر سر سجاده هاي العجل
جمعه يعني اشک هاي انتظار
جمعه يعني شکوه از هجران يار
جمعه يعني آه.الغوث.الامان
در فراق مهدي صاحب زمان
اى آخرين اميد ! در شام تار ما
اى روشناى عشق ! اى غمگسار ما !
داغم به سينه ماند ، در انتظار تو
از رهگذار شوق ، اين يادگار ما
تا روز واپسين ، مى ماند اى نسيم !
بر جاده ظهور ، چشم مزار ما
روزى كه مى رسى ، ميبينى اى عزيز !
خون گريه هاى شوق ، بر رهگذار ما
شاعر: رضائى نيا، برگرفته شده از كتاب انتظار بهار و باران