تسنیم | فرهنگی و هنری | سه شنبه، 12 مهر 1401 - 16:12
بارها می شنیدم که امام با غلامان ترک و رومى و ... به زبان خودشان سخن می گفت؛ تعجب می کردم و با خود می گفتم: چگونه همه زبان ها را می داند؟
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، آنچه که مقام و جایگاه پیامبر صلی الله علیه و آله و امامان معصوم را نسبت به سایر خلایق مجزا میکند، علوم و فضیلتهای خداوندی است.
به واسطه این علوم لدُنی، امام، صاحب امور عالم و حاکم و مسلط بر آنهاست و از مجرای امام است که خداوند به تمام خلایق عطاهای وافر میکند.
تمام این موارد مستند به صدها روایاتی است که محدثین ما در کتب خود آنها را نقل کردهاند.
شناخت این فضائل آسمانی، همچنان که سبب تقویت ایمان شیعیان میشود، زمینههای لازم را برای تقویت رابطه هرچه بیشترشان با ائمه معصومین فراهم میآورد و در عین حال، روحیه توکل به قدرت نا منتهای خداوند را قوت میبخشد.
کم ندیدیم انسانهای مؤمنی که تمام زندگی خود را وقف عترت کردند و خداوند نام و یادشان را در طول تاریخ زنده نگاه داشت و در مقابل آن، انسانهایی که علم و شهرتشان آنچنان آنان را به غرور کشاند که تصور کردند بیشتر از عترت میدانند و یا نسخههای شفابخش پیامبر و ائمه را نسخههایی منسوخ در تاریخ دانستند و تصور کردند تفسیر بروزتری از دین میتوان داشته باشند.
بنابراین مطالعه فضائل عترت ضمن آنکه تا حد زیادی انسان مؤمن را از تکبر دور میکند، زمینههای لازم برای درک محضریت خداوند و اهل عترت را فراهم میآورد؛ به عنوان نمونه یکی از خادمان امام حسن عسکری علیهالسلام میگوید بارها میشنیدم که امام با غلامان ترک و رومى و ...
به زبان خودشان سخن میگفت.
من تعجب میکردم و با خود میگفتم: امام در مدینه متولد شده و تا پس از فوت ابو الحسن (امام هادی) به کسى عیان نشده و احدى او را ندیده است؛ پس چگونه همه زبانها را میداند؟
من با خود چنین میگفتم، آن حضرت به من رو کرد و فرمود: خدا تبارک و تعالى حجت خود را از همهی خلق دیگرش از هر جهت ممتاز میکند و به او علم هر زبانى و علم نَسَبها و مرگها و حوادث آینده را میدهد و اگر چنین نباشد، میان حجت و امام با رعیت و مأموم فرقى نیست، إنَّ اللهَ تَبارَکَ وَ تَعالى بَیَّنَ حُجَّتَهُ مِنْ سائِرِ خَلْقِهِ بِکُلِّ شَىْء، وَ یُعْطِیهِ اللُّغاتِ، وَ مَعْرِفَةَ الاْنْسابِ وَ الآجالِ وَالْحَوادِثِ، وَ لَوْلا ذلِکَ لَمْ یَکُنْ بَیْنَ الْحُجَّةِ وَالْمَحْجُوحِ فَرْقٌ.
(الکافی (ط - الإسلامیة)، ج1، ص509)
امام حسن عسکری در این حدیث به فضائلی اشاره میکنند که نمونهی آن را در سیره عترت به وفور میبینیم؛ این فضائل شامل علم امام به تمام زبانها، علم نسبشناسی، علم زمان مرگها و علم مربوط به حوادث آینده است؛ به عنوان نمونه درباره علم امام به سایر زبانها احادیث متعددی میبینیم.
فردی از امام صادق علیهالسلام نقل کرد که گروهى از اهل خراسان خدمت آن جناب رسیدند؛ قبل از اینکه سؤال کنند فرمود: «مَنْ جَمَعَ مَالًا مِنْ مَهَاوِشَ أَذْهَبَهُ اللَّهُ فِی نَهَابِر» خراسانیان به دلیل عدم آشنایی با عربی گفتند آقا ما نفهمیدیم چه فرمودید.
امام به زبان ایرانى فرمود «آن مال که از باد آید، بدم بشود.» این جمله امام تبدیل به ضربالمثل ما ایرانیان شد که «باد آورده را باد میبرد.» (بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلى الله علیهم، ج1، ص 336)
یا نقل است یزید بن معاویه لعنةالله علیه هنگامى که اسراى اهل بیت را به سرزمین شام آورد، عمداً دستهاى از نگهبانان غیر عرب را بر آنان گمارد.
آنها هرگز با زبان عربى آشنا نبودند.
هدف وى از این کار این بود تا سخن یکدیگر را متوجه نشوند و اهل بیت آنان را متوجه فجایع عاشورا نکند، اما امام سجاد علیهالسلام با آنان شروع به گفتوگو کرد و به زبان خودشان با آنان سخن گفت.
در روایتی دیگر میخوانیم علی بن ابی حمزه میگوید: نزد امام کاظم علیهالسلام نشسته بودیم که تعداد سی غلام که آنها را از حبشه برای حضرت خریده بودند، وارد شدند.
یکی از آنها زیبا سخن میگفت و امام کاظم علیهالسلام با زبان خودش جوابش را میگفت.
از سخن گفتن امام خیلی متعجب شدند چون خیال میکردند که حضرت زبان آنها را نمیداند.
سپس از محضر امام کاظم خارج شدند در حالی که عدهای از آنان به هم میگفتند او به زبان ما، فصیح تر و بهتر از ما صحبت میکرد و این نعمتی است که خداوند بر ما ارزانی کرده است.
وقتی غلامان رفتند، حضرت فرمود: گویا تو از سخن گفتن من به زبان حبشیها تعجب کردهای؟» گفتم: به خدا قسم بله؛ حضرت فرمود: تعجب نکن، آنچه را که بر تو پوشیده است و نمیدانی، شگفتآورتر است از آنچه که اکنون دیدی و شنیدی، و نسبت آن مثل قطره است بر دریا.
اگر پرندهای با منقار خود، قطرهای از دریا را بر دارد، آیا چیزی از آن کم میشود؟!
امام مانند دریای بیکران است و شگفتیهای آن بیشتر از عجایب دریاست و تمام شدنی نیست؛ عالم اینگونه است؛چیزی از علمش نمیکاهد و عجایبش پایانپذیر نیست.
فَإِنَّ الْإِمَامَ بِمَنْزِلَةِ الْبَحْرِ لَا یَنْفَدُ مَا عِنْدَهُ وَ عَجَائِبُهُ أَکْثَرُ مِنْ ذَلِکَ وَ الطَّیْرُ حِینَ أَخَذَ مِنَ الْبَحْرِ قَطْرَةً بِمِنْقَارِهِ لَمْ یَنْقُصْ مِنَ الْبَحْرِ شَیْئاً کَذَلِکَ الْعَالِمُ لَا ینقصه [یَنْقُصُ] عِلْمُهُ شَیْئاً وَ لَا تَنْفَدُ عَجَائِبُه.
(بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج48، ص101)
همین چند مورد از فضائل عترت کافی است تا به علم بیپایان واقف شویم؛ علومی که هیچ بشری به بلندای آن نمیرسد و نمونهای در تاریخ نداشته است و به تعبیر روایات، هر پیامبری هم واجد بخشی از این علوم میشد، به واسطه اهل بیت علیهمالسلام به این علوم دست مییافت، همچنان که امام صادق علیهالسلام فرمود «هرگز پیامبری به مقام پیامبری نرسید و رسولی ارسال نشد مگر با [اقرار] به ولایت ما و فضل ما بر دیگران؛ مَا مِنْ نَبِیٍّ نُبِّئَ وَ لَا مِنْ رَسُولِ أُرْسِلَ إِلَّا بِوَلَایَتِنَا وَ تَفْضِیلِنَا عَلَی مَنْ سِوَانَا.» (بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلى الله علیهم، ج1، ص 74)
انتهایپیام/