رذائل اخلاقی
مهر | فرهنگی و هنری | چهارشنبه، 04 اسفند 1400 - 14:47
پژوهشگر علم کلام دربرنامه زاویه که به موضوع دین و نظریات اخلاقی اختصاص داشت گفت:می توانیم برای گروه های مختلف به تناسب رشدشان نظریه اخلاقی ارائه دهیم.
خلاصه خبر
وی افزود: خداوند ابزاری به نام عقل به ما داده است که لازم است اصول و اولیات هردوی اینها را با عقل درک کنیم.
بنابراین سرآغاز کار ما با عقل است و اگر بدون عقل کار را شروع کنیم تا انتها کار ما غیرعقلانی خواهد بود.
این نویسنده و پژوهشگر علم کلام در ادامه در خصوص نسبت دین و اخلاق توضیح داد: ما یک عقل اخلاقی داریم که فهم اخلاقی برای خودش دارد بنابراین چنین اخلاقی تقدم پیدا می کند بر چیزهای دیگر.
دیانی در ادامه پرسید درنگاه امامیه و معتزله برخلاف نگاه اشاعره، خداوند باید اخلاقی باشد و خدای غیراخلاقی پرستیدنی نیست درحالیکه اشاعره معتقد بودند که اگر خدا را به اخلاق محدود کنیم، خدا خدای محدودی است که دیگر خدا نخواهد بود.
از نگاه شما کدام اخلاق و نظریه اخلاقی معیار ارزیابی دین خواهد بود؟
عقل اخلاقی مثل عقل نظری هردو یک سرمایه اولیه هستند که باید رشد پیدا کنند که توسعه آنها از منظر فرهنگ دینی در خود دین حاصل می شود یعنی وقتی انسان با عقل ابتدایی که خدا به او داده در محضر دین و شریعت قرار میگیرد، راهنمایی امامان معصوم را میگیرد عقل اولیه ش توسعه پیدا میکند.
یعنی وقتی می گوییم عقل و اخلاق بر شریعت و وحی تقدم دارند از آن نتیجه کلی می گیرند و می گویند پس همه جا باید در شریعت در ترازوی اخلاق بسنجیم در حالیکه این مغالطه بزرگ است.
این عالم بزرگتری به نام «خدا» دارد.
اگر این بزرگتری را به رسمیت می شناسیم و همان عقل ما را به این بزرگتری رسانده است باید به عقل خودمان پایبند باشیم.
آنهایی که می گویند شما با این حرف اشعری می شوید به عقل خودشان پایبند نیستند چون لازمه عقل این است که از خدایی با اوصافی مثل رحمت مطلقه، اراده خیر، علم مطلق اطاعت کند.
اشکال اصلی همه این نظریه ها این است که انسان را یک محصول یکسان در نظر گرفته است در حالیکه انسان، چنین موجودی نیست.
مترجم کتاب «فلسفه اخلاق» ویلیام کی.
مهر | دین و اندیشه | چهارشنبه، 04 اسفند 1400 - 14:18
در روایات ما کبر، حسد وحرص به عنوان ریشههای کفر معرفی شدهاند؛ یعنی اگر این صفات در قلب انسان باشد، کمکم این ریشه، جوانه میزند، و میوه میدهد و میوهاش میشود کفر.
خلاصه خبر
فاطمه (س) پس از بیثمر بودن دادخواهیاش به مسجد پیامبر رفت و خطبهای ایراد کرد که به خطبه فدکیه مشهور شد.
ایشان در این خطبه بر مالکیتش درباره فدک تصریح کرد.
بعد از مسأله ایمان به نماز اشاره میکنند و میفرماید: «وَ الصَّلَاةَ تَنْزِیهاً لَکُمْ عَنِ الْکِبْر؛ خدا نماز را برای پاک کردن شما از کبر و خودبزرگبینی واجب کرده است.»
درباره نماز میفرمایند: حکمت اینکه خدای متعال نماز را بر مردم مقرر فرموده و در قرآن آن را مورد تاکید قرار داده است این است که مردم را از تکبر نجات دهد.
سوال این است که علیرغم وجود صفات مذموم فراوان، چرا به صفت کبر این قدر اهمیت داده شده که خدای متعال نماز را برای پاکی از کبر تشریع فرموده است و لااقل برجستهترین ویژگی نماز این است؟
در حالیکه تنها راه سعادت انسان نهایت خضوع در مقابل خداست.
برخی حاضرند از جان و مالشان بگذرند، اما در مقابل خدا سجده نکنند!
این همان مرضی است که در جناب إبلیس هم بود و او را بعد از ششهزار سال عبادت، محکوم به رانده شدن از درگاه الهی کرد.
بعد از همه اینها یک گناه کرد و آن اینکه خدا گفت: بر آدم سجده کن!
چگونه این یک گناه موجب رانده شدن از درگاه الهی و نادیده گرفته شدن ششهزار سال عبادت میشود؟
باز شبهه را به زبان امروزی اگر بخواهیم عرض کنیم باید بگوییم: این چه عدالتی است که خدا ششهزار سال عبادت إبلیس را به خاطر یک گناه یک لحظهای نادیده میگیرد؟
گردنکشی در برابر خدا
ممکن است کسی نماز نخواند یا در طول عمرش یکبار هم حکم خدا را عمل نکند؛ اما با شرمندگی، بگوید: من تنبلام، شهوت بر من غالب شده، غضب بر من غالب شده است؛ اما حکم خدا هم واجبالاطاعه است.
مثلاً چه فرق میکند انسان پیش از آفتاب نماز بخواند یا بعد از آفتاب؟!
اینگونه که شد، خداوند فرمود: فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّکَ رَجِیمٌ * وَإِنَّ عَلَیْکَ اللَّعْنَةَ إِلَی یَوْمِ الدِّینِ.
خیلیها هستند سالها نماز را ترک میکنند؛ ولی توفیق توبه پیدا میکنند و برمیگردند.
ما پذیرفتهایم که راه سعادت ابدی، بندگی خداست و هدف از خلقت هم همین است (وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ) و عبادت نهایت کوچک شدن در برابر خداست.
او چه درکی از خدا دارد که این چنین در پیشگاه خدا تذلل میکند؟
بهترین راهی که خدای متعال برای همه مردم در نظر گرفته است، «نماز» است.
حال که این صفت این قدر اهمیت دارد، آیا جا ندارد که خدا نماز را برای ریشهکن کردن این فساد قرار دهد؟
این ویژگی برجستهای برای نماز است که سایر عبادات این خاصیت را ندارند.
در قرآن هم در مورد سجده تعبیرات خاصی داریم؛ میفرماید: وَمِنَ اللَّیْلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَسَبِّحْهُ لَیْلًا طَوِیلًا ؛۹ یاد ندارم درباره هیچ عبادت دیگری این طور تعبیری داشته باشیم.
شبی دراز را به سجده و تسبیح بگذران.
اویس قرنی گاهی میگفت: امشب شب سجده است و اول شب تا آخر شب را به سجده میگذراند.
یکی از خادمان حرم امام رضا علیهالسلام نقل میکند که یک شب برفی هنگام سحر برای اذان صبح به حرم رفتم.
نزدیک اذان که شد نمازش را تمام کرد و خودش را تکاند و رفت.
آن کسی که اینطور تسلیم خداست وقتی میبیند خدا دوست دارد شب تا صبح برایش رکوع و سجده کند، میگوید: چشم!
چون تو دوست داری تا سحر سجده میکنم!
سجده کن!
مهر | فرهنگی و هنری، دین و اندیشه | سه شنبه، 05 بهمن 1400 - 13:24
کتاب «حسد» اثر آیت الله سیدرضا صدر به همت مؤسسه بوستان کتاب منتشر شد در این کتاب آمده حسد از بیماریهای مهلک و صفات نکوهیده و دامن گیر بسیاری از انسان ها است.
خلاصه خبر
در این اثر، به مسأله حسد در قرآن اشاره گردیده و در ادامه پس از بیان داستانهایی، به نکوهش قرآن در خصوص حسد پرداخته شده است.
سپس، راههای نجات از گزند حسود در قرآن تشریح و نشانههای حسود بیان شده و در ادامه ریشههای حسد و عوامل مؤثر در رشد این رذیله اخلاقی مورد بررسی قرار گرفته است.
در اثر مذکور، زیانهای حسود، راههای درمان حسد، توارث حسد، سرایت حسد بیان شده است.
تسنیم | فرهنگی و هنری | دوشنبه، 06 دی 1400 - 16:53
اگر ماجرای فردی به نام نصوح و توبه او صحت داشته باشد، این ماجرا تنها یک مصداق از آیه قرآن کریم است و این آیه تفاسیر و تعابیر دیگری دارد.
خلاصه خبر
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در بیان مردم ماجرایی مشهور است که شخصی به نام نصوح مرتکب گناهان بسیار میشده که پس از اتفاقی که موجب وحشت او میشود، توبه کرده و خداوند هم توبه او را قبول میکند؛ اما اصطلاح توبه نصوح در قرآن کریم بیان شده است.
در عین حال احادیث و روایات بسیاری به ماجرای توبه نصوح اشاره دارند.
اما طبق آیه شریفه، کلمه «نصوح» از ریشه «نصح» به معنای خالص و بی غل و غش گرفته شده است و با این تعبیر، توبه نصوح به مفهوم توبهای خالص و ناب است.
بود مردی پیش از این نامش نصوح
ایسنا | فرهنگی و هنری، استانها | دوشنبه، 15 آذر 1400 - 14:31
عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به اینکه بیماریهای روحی همواره همراه انسان است، افزود: عامل و نشانه ایجاد بیماریهای روحی، قساوت قلب است.
خلاصه خبر
عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به اینکه بلا مراتبی دارد و یکی از مراتب آن فقر است، افزود: بالاتر از فقر بیماری جسمانی و بالاتر از بیماری بدن، مرض قلب و دل و بدترین نوع مرض قلب، غفلت است.
نیازی با اشاره به اینکه بالاترین مرض قلب غفلت است و چه غفلتی بالاتر از آنکه که هیچ تصوری نداریم که باید از این دنیا برویم، اضافه کرد: هنگام نماز پنج مرتبه فرشتکان مرگ پیش ما میآیند اگر ببینند در حال نمازیم هنگام جان دادن بر ما آسان میگیرند و اگر ببینند ما کاهل نماز هستیم هنگام جان دادن بر ما سخت میگیرند.
عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به اینکه باید شب و صبح متوسل به ائمه بشویم تا از خواب غفلت بیدار شویم، اظهار کرد: زیرکترین مردم کسی است که پیوسته به یاد مرگ و سفر آخرت باشد و از یاد مرگ غافل نشود.